موسیقی ایرانیان

ساخت وبلاگ

۲۱۱۳۲۲۸ضبط قطعه موسیقایی «یا محمد» به خوانندگی مانی رهنما یکشنبه سی ام خرداد ماه در استودیو پاپ به اتمام رسید.

مراحل ضبط قطعه «یا محمد» به خوانندگی و آهنگسازی مانی رهنما که از چندی پیش در استودیو پاپ آغاز شده بود، روز گذشته به اتمام رسید.

قطعه «یا محمد» با ترانه بابک صحرایی و خوانندگی مانی رهنما در حال و هوای جهان اسلام و دنیای پرآشوب و جنگ و همچنین در واکنش به هتک حرمت پیامبر مکرم اسلام(ص) تهیه شده و  قرار است همزمان با عید سعید فطر در فرهنگ سرای اندیشه رونمایی شود.

تنظیم این قطعه را حبیب خزایی فر به تهیه کنندگی سجاد نوروزی بر عهده داشته است.

«یا محمد ترس من از دست های بسته است/ یا محمد وحشتم از قلب های خسته است» بخشی از ترانه «یا محمد» به ترانه سرایی بابک صحرایی و خوانندگی و آهنگسازی مانی رهنما است که تا عید سعید فطر در اختیار علاقمندان موسیقی قرار خواهد گرفت.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 173 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:24

۱۷۲۷۰۹۹ویژه برنامه «دعوت» جشنی بزرگ را با اجرای زنده سالار عقیلی به همراه گروه نوازندگانش برای اولین بار برگزار می کند.

ویژه برنامه «دعوت» شبکه یک در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) جشنی بزرگ را با حضور سالار عقیلی به همراه گروه کامل نوازندگان، صابر خراسانی مدیحه سرا و حمید گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون برپا می کند.

این برنامه تلویزیونی که با اجرای نیما کرمی و همسرش زینب زارع هر شب به صورت زنده روی آنتن می رود، امشب ۳۱ خرداد لحظاتی خاطره انگیز را برای اولین بار با اجرای سالار عقیلی به همراه گروه نوازندگان و همچنین قطعه سرایی صابر خراسانی شاعر اهل بیت (ع) رقم می زند.

تا کنون عباس جدیدی با اهدای مدال قهرمانی خود، فرهاد ظریف با هدیه کردن پیراهن تیم ملی والیبال، کامران تفتی با تقدیم آلبوم موسیقی اش و دیگر هنرمندان هر کدام با تقدیم هدیه ای به دعوت این برنامه جواب مثبت داده اند. در برنامه های گذشته شبنم مقدمی، گلاره عباسی، علی صالحی، کامران تفتی، فرهاد ظریف، رضا بنفشه خواه و عباس جدیدی مهمان دعوت شده اند و همکاران خود را به چالش دعوت فراخوانده اند.

در این برنامه هر کدام از مهمانان سه نفر دیگر از همکاران خود را به چالش «دعوت» برای انجام کار خیر دعوت می کند. برنامه «دعوت» با فضای مفرح و سرگرم کننده با گفتگوها و اجرای خوانندگان هر شب به مدت ۴۵ دقیقه مهمان خانه های مردم تا انتهای ماه مبارک رمضان است.

ویژه برنامه «دعوت» عنوان ویژه برنامه ای مشترک به تهیه کنندگی مشترک محمدجواد عبدالرحمانی و مجتبی کشاورز کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که هر شب از ساعت ۳۲:۱۵ به صورت زنده از برج میلاد روی آنتن می رود.

همچنین در یکی از بخش های ثابت برنامه هر شب حجت الاسلام برمایی در گفتگو با مجریان برنامه نیما کرمی و زینب زارع در مورد ابعاد مختلف انجام کار خیر در ماه رحمت و تاثیرات آن در زندگی دنیوی و اخروی انسان سلسله مباحثی جذاب و کاربردی را برای مخاطبان مطرح می کنند.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:24

 فرامرز گرمرودی

فرامرز گرمرودی

فرامرز گرمرودی خواننده و نوازنده ایرانی همراه با ارکستر بزرگ ملی جمهوری آذربایجان قطعه چهل و دو دقیقه ای را آهنگسازی و اجرا می کند.

فرامرز گرمرودی خواننده و نوازنده پیشکسوت عود همراه با ارکستر بزرگ ملی جمهوری آذربایجان قطعه ای چهل و دو دقیقه ای را در دستگاه «همایون» آهنگسازی و اجرا خواهد کرد.

این قطعه بر اساس شعر «زمستان» زنده یاد مهدی اخوان ثالث در ۴۲ دقیقه آهنگسازی شده و طبق برنامه ریزی ها قرار بر این است توسط ارکستر بزرگ ملی آذربایجان اجرا شود. این در حالی است که رئوف عبدالله اف رهبری و تنظیم این قطعه را به عهده خواهد داشت.

مراحل ضبط نهایی این قطعه طی  چند روز آینده در باکو به پایان خواهد رسید ضمن اینکه تولیدکنندگان اثر در ایران اقدامات لازم را جهت اخذ مجوز و انتشار آن در ایران انجام داده اند.

طبق برنامه ریزی انجام گرفته قطعاتی بر اساس اشتراکات موسیقی ردیفی ایران و موغامات آذربایجان با آهنگسازی و صدای گرمرودی و اجرای ارکستر ملی آذربایجان و تنظیم و رهبری ریوف عبدالله اوف انجام خواهد گرفت.

فرامرز گرمرودی از جمله هنرمندانی است که موسیقی دستگاهی ایرانی را در بخش آوازی نزد استاد اسماعیل مهرتاش آموخته و با الگوبرداری از استادانی چون مستوفیان، ظلی و شجریان به فعالیت خود در عرصه خوانندگی ادامه داده است. او در نوازندگی نیز ساز عود را از محضر استادانی چون منصور نریمان و حسین بهروزی نیا اموخته است. وی طی بیش از یک دهه ارتباط و فعالیت مشترک با هنرمندان کنسرواتوار ملی جمهوری آذربایجان به تحقیق و اجرا در حوزه موسیقی «موغامات» آذربایجان و و اشتراکات موسیقی دستگاهی ایران پرداخته است.

برگزاری کنسرت در کشورهای اتریش، ایتالیا، آلمان، آذربایجان، همراهی مستمر با ارکستر سمفونیک آذربایجان به رهبری رئوف عبدالله اف و تولید یک آلبوم موسیقی به نام «بلالی باش» با استاد رامیز قلی اف از جمله فعالیت های این هنرمند در عرصه موسیقی است.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 142 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:17

۱۶-۶-۲۰-۱۰۰۴۱۴۳۵۱۶۹۲۶۶۱۵۸_nadimi_-12عبدالجبار کاکایی معتقد است ترانه‌های تیتراژ برنامه‌های ماه مبارک رمضان ارتباط مستقیمی با مفاهیم این ماه ندارند.

این ترانه‌سرا درباره ترانه‌های تیتراژ برنامه‌های ماه مبارک رمضان اظهار کرد: ترانه‌های تیتراژ برنامه‌های ماه مبارک رمضان طرف و نسبتی با ماه رمضان ندارند. درواقع این ترانه‌ها در خدمت ملودرام، عواطف و شخصیت‌های فیلم هستند.

او در ادامه متذکر شد: ترانه‌های تیتراژ سریال‌های ماه رمضان معمولا ارتباط مستقیمی با این ماه ندارند و حتی شاعران و ترانه‌سرایان گریزی می‌زنند تا تیتراژ فیلم به موضوع رمضان نزدیک نشود.

کاکایی با بیان این‌که «ترانه‌های مربوط به رمضان خیلی پایه تعلیمی، ارشاد و مذهبی ندارند»، بیان کرد: این ترانه‌ها بیشتر بر اساس احساسات سروده می‌شوند و عموما آهنگساز وترانه‌سرا سعی می‌کنند به نوعی ظریف از کنار موضوع عبور کنند تا مفهوم رمضان خیلی غیرمستقیم گفته شود.

او در ادامه تصریح کرد: البته نه این‌که مردم نسبت به تعالیم دینی بدبین باشند، بلکه چون در این ماه حجم وسیعی از مفاهیم مربوط به رمضان تلویزیون را اشغال کرده و تمام روز به آن‌ها پرداخته می‌شود، به طور طبیعی توقع این‌که ترانه تیتراژ همان موضوع را تکرار کند وجود ندارد.

این شاعر درباره پرداختن شاعران معاصر به ماه رمضان و مفاهیم آن اظهار کرد: ماه مبارک رمضان در اشعار معاصر با گذشته متفاوت است و امروزه مشخصا به ماه مبارک رمضان و موضوعات مذهبی کم پرداخته می‌شود. شاعران امروز – به استثنای شاعرانی که به اصطلاح شاعران اهل بیت (ع) و مذهبی خوانده می‌شوند – اغلب سراغ آموزش مذهبی نمی‌روند.

او با بیان این‌که «نگاه شاعران به ماه رمضان معمولا به صورت مفاهیم جزئی دیده می‌شود»، اضافه کرد: در صورتی که شاعر یک اثر اخلاقی و عرفانی با تاثیر از این ماه بسراید توجه دیده می‌شود، اما جریان کامل قابل تشخیص و اپیدمی وجود ندارد. تنها بسامد این اشعار در ماه مبارک رمضان کمی بالا می‌رود.

کاکایی درباره دامنه موضوعات ماه مبارک رمضان بیان کرد: برخی مناسبت‌ها مربوط به ماه مبارک رمضان برجستگی خاصی دارند. از این دسته می‌توان به شهادت امام علی (ع) و شب قدر اشاره کرد که بیشتر مد نظر شاعران امروز قرار گرفته است؛ مخصوصا شهادت امام علی (ع) بر تمام موضوعات دیگر غلبه دارد.

او با بیان این‌که «متاسفانه توجه به قرآن که عمود خیمه رمضان محسوب می‌شود، کم شده است»، متذکر شد: با توجه به اینکه متن و زمینه ماه مبارک رمضان قرآن است ولی متاسفانه توجه به مفاهیم قرآنی در اشعار شاعران امروز خیلی برجسته نیست.

این ترانه‌سرا ادامه داد: در شعر قدیم به مناسبت‌ها، مناقب و ماه‌ها بیشتر توجه می‌شد، اما در مقام قیاس با گذشته، در شعر امروز به‌خصوص شعر جوان ۳۰ سال به بالا توجهی دیده نمی‌شود. جامعه توجه ویژه‌ای به ماه شعبان، رمضان و رجب دارد، اما در شعر امروز این موضوعات بازتاب فراگیر ندارد.

او درباره توجه به شهادت امام علی (ع) در شعرها گفت: در شعر امروز به جزئیات این ماه مثل شهادت امام علی (ع) بیشتر توجه می‌شود. شاید بخشی به ایجاد انگیزه مربوط باشد؛ برگزاری جشنواره‌ها، توجه خاص و نوعا سفارش‌ها در این حوزه بیشتر است. از دیگر سو ستودن شخصیت امام علی (ع) به عنوان شخصیت محوری در مذهب شیعه دلیل پرداختن به این موضوع است.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 124 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:17

Kaveh-Afagh-1کاوه آفاق علاوه بر اینکه یک خواننده و آهنگساز و ترانه سرای حوزه موسیقی راک است، در تئاتر و نقاشی هم دستی بر آتش دارد. نمایشگاه نقاشی به پا می‌کند و روی صحنه تئاتر به عرض اندام می‌پردازد. فعالیت در شاخه‌های مختلف هنری بهترین دلیل برای لقب «هنرمند مولف» در حوزه موسیقی برای این آرتیست می‌تواند باشد. موج «کاوه آفاق» در سال‌های گذشته با قطعه «شال» شناخته شد. به تدریج با «اتاق آبی» همگانی‌تر شد و به مرور بیشتر مورد توجه قرار گرفت. سال‌های زیادی را پشت در مجوز ماند ولی سال گذشته بالاخره آلبوم «با قرص‌ها می‌رقصد» نخستین اثر رسمی او به بازار آمد و توانست مورد توجه دوستداران موسیقی قرار بگیرد. هر چند او با خواندن تیتراژ فیلم پرخبر «رخ دیوانه» با آهنگسازی و تاثیر قابل توجه «کارن همایونفر» توانست فعالیت‌هایش را زودتر از انتشار آلبومش رسمیت ببخشد. او به زودی در تهران روی صحنه خواهد رفت تا نخستین اجرای زنده خود را در برابر دوستدارانش برگزار کند. انتشار اولین آلبوم رسمی این خواننده «با قرص ها می رقصد» و نزدیکی کنسرت او در تهران بهترین بهانه برای گپ و گفتی تصویری با کاوه درباره این موارد و سال‌های ممنوع الفعالیتی و حواشی‌ اطرافش بود.

گزیده صحبت های این خواننده را می خوانید.

  • * رسمیت فعالیت‌ها

در وهله اول اینکه شروع کار رسمی و مجاز من درایران از «رخ دیوانه» نبود. بلکه از جشنواره موسیقی مقاومت بود.
فرایند گزینش من به عنوان خواننده تیتراژ فیلم «رخ دیوانه» هم اینگونه بود که پس از سفارش موسیقی رخ به استاد کارن همایونفر، استادابوالحسن داوودی کارگردان اثر می‌خواهند که تیتراژ پایانی با اتمسفر اجتماعی و در فُرم راک و با یک خواننده مُشرف به این شیوه، ساخته شود. به پیشنهاد آقای فراز داوودی -دستیار و فرزند استاد- از میان خوانندگان این سبک من انتخاب و بلافاصله استاد همایونفر هم دست به کار ساخت موسیقی می‌شوند. در فاصله زمانی کوتاهی، اثری خوب و قابل توجه را ساختند. حضور در کنار این بزرگواران افتخاری برای من بود.

  • * حواشی جشنواره مقاومت

اسم جشنواره مقاومت، مقاومت است. نمی‌دانم چرا این واژه برای هواداران موسیقی کشور بار منفی پیدا کرده و واقعاً من هیچوقت درک نکردم که چه بر سر ما آمده که «مقاومت» بار منفی یافته و احتمالاً «تسلیم» الان دارای بار مثبت شده! مثلاً اگر نام جشنواره موسیقی تسلیم و بی‌قدرتی و وطن‌فروشی بود یعنی برخی روشنفکران دیگر دوست داشتند؟! واقعاً این روحیه غیر ناسیونالیستی‌ای که بر ناخودآگاه جمعی بخشی از جامعه مدنی ما مستولی شده تاسف برانگیز است. به هر حال من به عنوان یکی از موزیسین‌های میهن‌پرست مطرح هستم به گواه آن پرچمی که در دوران زیرزمینی بودن و در هر جای جهان همواره دستم بوده است. دقیقاً در دورانی که مجوز نمی‌خواستم و بسیار هم دلگیر از متصدیان وقت بودم. جشنواره مقاومت در هر کشوری یک جشنواره ملی است و مردم‌شان به خواننده‌هایی که در کارهای ملی شرکت می‌کنند و برای کشورشان کاری می‌کنند، اصولاً توهین نمی‌کنند. یک سری منتقدین خاص مقوله مجوز را توجیه حضور من دانستند. ما برای مقاومت در جشنواره مقاومت به روی صحنه رفتیم و رتبه نخست را دریافت کردیم و مجوز را هم چند سال پس از آن گرفتیم.

  • * راک و بی راک

من موسیقی خودم را یک راک صرف نمی‌دانم. مشخصه موسیقی من، بی سبک بودن آن است. من خودم را بیشتر کسی می‌دانم که دست خودش نیست ترانه‌اش خطور می‌کند و چون موسیقی می‌داند، پس آهنگ می‌سازد و آن‌را می‌خواند و نواختن گیتار الکتریک بلد است. حالا شاید امروز راک بزند و فردا برود و تار یاد بگیرد و تار بزند. چون من بیشتر خودم را یک هنرمند می‌دانم که البته خیلی‌ها خود را هنرمند دانستن را خودخواهی می‌دانند ولی من اینگونه نیستم. چون ریا کار و حسود نیستم. من ازکودکی تا حالا منبع درآمدی جز هنر نداشته‌ام. اگر هنرمند هم نباشم لااقل هنرور یا هنرپرداز هستم. شاید خیلی وقت‌ها کارم راک نباشد و یک‌جور پاپ فاخر باشد. نمونه خارجی این گونه آهنگ‌ها، بسیاری از کارهای «کریس د برگ» است که راک نیستند ولی پاپ هم نیست. خیلی از بچه‌ها هم هستند که در ایران راک کار می‌کنند که منصفانه بگویم کارها خوبند. البته مشکل اساسی برخی از آن‌هایی که راک صرف کار می‌کنند، خوانندگی بد است. آن‌هایی که یک مقدار ایرانیزه تر کار می کنند و قسمت راک آن را سبُک می‌کنند، مشکل اساسی‌شان موزیکِ نه چندان خوش‌بنیان است. هنرمندان خوب هم داریم که پیشکسوت هستند مثل هومن اژدری، رضا یزدانی، شهرام شعرباف و کاوه یغمایی که خوب کار کرده‌اند.

  • * جدایی از THE WAYS

خوشحال نیستم که جدا شدم. علتش هم این است که ناراحت هستم که چرا بچه‌های گروه را تعویض یا مجبور به رشد نکردم. چون خودشان هم می‌دانند ما قراردادی نوشتیم که با ایمان آن را تهیه کرده بودیم و متنش هم دست من هست. ۱۰ صفحه ورق کلاسور بود. در روزهای اول نوشتیم و به خط ایمان و خود من است. ایمان هم احتمالاً یک نسخه دارد. بچه‌ها تا جایی کمک می‌کردند ولی به هر حال شغل‌های دیگر داشتند و نمی‌توانستند تمام وقت کار کنند. فقط من کارم موسیقی بود.

آهنگ «اتاق آبی» را من و «پویا ثابتی» کار کردیم. یعنی اگر از بچه‌های گروه بپرسی حتی یک آکوردش را نمی‌دانند چیست. آهنگ «شال» را من و «آرین نایینی» کار کردیم. باس «اتاق آبی» را پویا زد و باس «شال» را هم آرین. آهنگ «زمین» را هم همین‌جور و آهنگ «خواب بازی»، «شهر من کو»، «قصه زیرزمین» و خیلی دیگر را حتی گیتار باس را هم من زدم. یعنی گروهی در کار نیست.

شما موزیک ویدیوی «اتاق آبی» یا «قصه زیرزمین» یا «خواب بازی» یا «شهر من کو»ی قدیمی را ببینید که نوازنده باس دستش روی آکوردهای دیگری است و آهنگی که پخش می‌شود هارمونی و ریتم دیگری دارد و درام هم بسیاری مواقع چیز دیگری می‌زند. چون خودشان بنده‌های خدا اصلاً در این آثار اصلی و معروف گروه که همگی هم ساخته من بود، در جریان تولید نبوده‌اند. بیس را من می‌زدم، درام را آراد و پویا ثابتی کار می‌کردند. گیتارش را من می زدم، علیرضا نسبتاً بیشتر می‌آمد و برای پیانو و نرم‌افزارها خیلی وقت می‌گذاشت. ایمان که بنده خدا درامر بود و کاری نمی‌توانست بکند؛ چون درام‌ها نرم افزاری بود.

آن موقع ما در مشهد دانشجو بودیم و حامد تهران بود. هر کس به من می‌رسید در گوش من می‌گفت: «جدا شو، جدا شو، این‌ها تو را حرام می‌کنند… تو خبر نداری. تو یک روزی روی استیج می‌روی. این‌ها عاشق نیستند و برای شهرت آمده‌اند و آخر هم آبروی تو را می‌برند…» که البته هم بُردند و… الان نمی‌دانم سطح کاری‌شان به چه شکل شده و هنوز هم تمرین می‌کنند یا نه. ولی کلاً از تصمیمم راضی نیستم که جدا شدم. باید خیلی ها را تعویض می‌کردیم. هر کس که موسیقی‌دان بود می‌ماند و هرکس که موسیقی‌شناس بود اما موسیقی نمی‌دانست را اخراج می‌کردیم. متاسفانه من دلم نیامد و چون به کار خودم اعتماد داشتم، خواستم دلشان را نشکنم و به جای آن‌که آن‌ها بروند، من گفتم گروهم و اسمش و آرم و شعایر و آهنگ‌هام و همه مال شما، فقط دیگر همدیگر را نبینیم. من از حجمِ کارِ دست‌تنها مریض روحی شدم. البته این اواخر پدرام خیلی کمک می‌کرد، اما حضور سه نفر دیگر صفر بود.

  • * آلبوم

سر راه هر هنرمندی ده ها و صدها آدم قرار می‌گیرد. یک سری از او دزدی می‌کنند. یک‌سری کارش، آهنگش، شخصیتش، گروهش یا زندگی‌اش را می‌دزدند. یک سری هم پولش را می‌دزدند. من با تهیه کننده‌هایی کار کرده‌ام که یکی پس از این‌که باهم صحبت کردیم ناپدید شد و اصلاً نمی‌دانم الان کجا است. یکی دیگر بنده خدا در جهان دیگری بود و تکلیفش با خودش هم روشن نبود و حتی دوست خوب خودم هست و اسمش را نمی‌توانم بگویم. تهیه‌کننده دیگری بود که با او قرارداد بستم و بی‌شک هدفش پاک نبود و می‌توانم بگویم بیشتر اخاذی بود. من از همه این‌ها گذشتم و حتی هزینه‌های بسیاری را هم دادم که از نظر ارقام مالی هم نجومی است و به بالای چندصد میلیون می‌رسد. این پول ها دائماً رد و بدل می‌شد و من می‌دیدم که این وسط فقط به من پولی می‌دهند و دوبرابرش را از من می‌گیرند. به هرحال دزدان زیادی به من زدند ولی کار من همیشه جنگیدن بوده و تا انتها تحمل کردم.

  • * کاوه یغمایی

واقعا چیزی ندارم که در موردش بگویم. چون کمتر از بقیه بچه‌ها او را از نزدیک می‌شناسم. ولی تا جایی که از او به خاطر دارم، نوازنده بسیار بسیار خوبی است. تنها چیزی که در مورد کاوه می‌توانم بگویم این است که انسان بسیار ساده، وارسته و خوب و نوازنده عالی‌ای است ولی سبک خواندن ایشان متفاوت با سلیقه شنیداری من است.

  • * شهرام شعرباف؛ اوهام

شهرام شعرباف یک تکنسین بی‌نظیر موسیقی راک است و خوب هم چَم و خَم کار را می‌شناسد. به نظر من، همه بچه‌‌های نسل جدید موسیقی مدیون شهرام شعرباف هستیم، چون او اولین کسی بود که این موج را راه انداخت و خیلی‌ها دیدند که می‌شود در سبک راک هم آلبوم داد. برخلاف تصور عده‌ای که نام استاد «کوروش یغمایی» را در این زمینه مطرح می‌کنند، من معتقدم اولین کسی که باعث شد یک موج در جوانانی که راک کار می‌کردند راه بیفتد، شهرام شعرباف بود.

  • * و «رضا یزدانی»…

این را بگذار طولانی بگویم. چون به نظرم خیلی مهم است. خیلی‌ها همیشه من و رضا یزدانی را جلوی هم قرار داده‌اند و می‌گویند علت اینکه تو مجوز نگرفتی این بوده که رضا یزدانی پشت سرت حرف زده است! یا «علی اوجی» با تو دوست بوده و بعداً قهر کرده و خیلی حرف‌های بی‌بنیه این‌چنینی. من همه این‌ها را بعید می‌دانم که این‌گونه باشد. رضا هم مثل من هزاران گرفتاری خاص خودش را دارد و من تا حالا در این فضاها او را ندیده‌ام. علی هم تا جایی که من می‌شناسم آدم بی‌معرفتی نیست و چیزهای دیگر را به هر حال خدا می‌داند. وقتی همه یک صنف دور همدیگر جمع باشند، مثلاً در خیابان جمهوری می‌گویند موبایل‌سازها و همه به آن جا می‌روند، خیلی وضعشان بهتر می‌شود به قول اقتصاددان‌ها صرفه در تجمع است. در یک سبک اگر همه هم‌اندیش باشند و کنار هم مغازه‌هایشان را باز کنند، خروجی همه بهتر می‌شود. یعنی اگر کسی کمی سواد داشته باشد و به علوم انسانی واقف باشد می‌داند که هرچقدر خواننده‌های راک بیشتر همدیگر را حمایت کنند و با هم باشند و کار مشترک بدهند، این موسیقی فاخرتر از پیش شده و بهتر جا می‌افتد. حتی پولدارترهم می‌شوند و کارشان عمومی‌تر می‌شود.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 166 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 16:17

۲۱۱۲۷۵۱اولین نشست رسانه ای سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار در حالی برگزار شد که محمدرضا درویشی پژوهشگر موسیقی نواحی، دبیر علمی جدید این رویداد موسیقایی را معرفی کرد.

اولین نشست رسانه ای سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار در حالی برگزار شد که محمدرضا درویشی دبیر علمی دو دوره قبل ضمن ارایه گزارشی از روند برگزاری دوره های پیشین، مریم قره سو را به عنوان دبیر علمی جدید سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار معرفی کرد.

تداخل فعالیت ها مانع حضورم در دوره سوم شد

محمدرضا درویشی در ابتدای این نشست که یکشنبه سی ام خرداد ماه با حضور تعدادی از اهالی رسانه در محل کافه نزدیک تهران برگزار شد با اشاره به دلایل عدم حضور خود در این دوره بیان کرد: به علت مشغله فراوانی که در حوزه موسیقی و تداخل مسئولیت های شخصی خود در امر آهنگسازی و تحقیقات موسیقی دارم و همچنین ایمان باطنی و قوی خودم به جوان ها به ویژه موسیقیدان های جوان و البته اصل تقسیم کار و سپردن امور به دست متخصصان عالی تر و جوان تر، دکتر مریم قره سو را به عنوان دبیر علمی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار معرفی می کنم و بنده از این پس به عنوان مشاور کل جشنواره و مشاور ستون اصلی جشنواره یعنی جناب علی مغازه ای در خدمت شما خواهم بود.

وی ادامه داد: خانم قره سو از شاگردان قدیمی بنده در سال های دور هستند که امروز استاد من شده اند و بسیار خوشحالم که این دوره از فستیوال با مدیریت احسان رسول اف و مدیریت هنری و اجرایی علی مغازه ای و حضور خانم قره سو می تواند به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای موسیقی کشور که توسط بخش خصوصی اجرا می شود به مردم معرفی شود. به طور حتم از نظر من این فستیوال مهم ترین و بهترین فستیوال موسیقی در کشور پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که توسط بخش خصوصی برگزار می شود.

وقتی همه چیز درهم برهم شد، انصراف دادم

این پژوهشگر موسیقی نواحی افزود: بنده در چند دوره دبیری جشنواره موسیقی نواحی کرمان را به عهده داشتم اما متاسفانه بعد از مدتی دیدم که همه چیز درهم و برهم شد و فضا به سمتی هدایت شد که من از دبیری این جشنواره دولتی انصراف دهم. من حتم دارم که دوره هایی که بنده به عنوان دبیر جشنواره حضور داشتم همه چیز در حد توان به بهترین شکل ممکن برگزار شد و فضای کار در یک سطحی قرار داشت که من نمی توانستم زیر آن سطح باقی بمانم اما وقتی دیدم فضای موجود زیر سطحی است که من به آن اهمیت دادم از دبیری این رویداد انصراف دادم. اما حالا که می بینم فضای کار در فستیوال موسیقی نواحی آینه دار به گونه ای است که همه چیز مبتنی بر ارایه کار با کیفیت است بنابراین نهایت تلاش خود را انجام دادم که در این رویداد هنری همه چیز به بهترین شکل اجرا شود.

درویشی در ادامه صحبت های خود با انتقاد از جشنواره های دولتی موسیقی نواحی تصریح کرد: چندی پیش بنده به عنوان مدیر بخش موسیقی نواحی جشنواره موسیقی جوان معرفی شدم اما همان طور که می بینید تا به امروزی که من با شما صحبت می کنم هیچ خبری از این جشنواره نیست و من از شما اهالی رسانه  می خواهم بروید و به داد این جشنواره برسید که سرش به زیر آب رفته است. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که دولت تنها نباید پیگیر ماجراهای مربوط به جشنواره موسیقی جوان باشد چرا که آنها انگیزه می خواهند، انگیزه هم به دست نمی آید مگر با فراهم شدن پول و امکانات بودجه ای که متاسفانه به نظر می آید در این برهه نقطه ضعف های زیادی وجود دارد.

چرا هیچکس پاسخ من را نمی دهد ؟

مشاور عالی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار گفت: سوال من این است که چرا مسئولان دیگر به جشنواره هایی چون موسیقی جوان اهمیت نمی دهند؟ چرا هرچه من به آنها نامه می دهم کسی پاسخگوی من نیست؟ چرا وقتی در برخی از رسانه ها مصاحبه های چند ساعته می کنم این مصاحبه ها منتشر نمی شود؟ اینها فقط بخشی از مشکلات موجود در موسیقی نواحی است که بارها به آن اشاره کرده ام اما کسی به این حرف ها گوش نمی کند. به هر حال امروز بسیار خوشحالم که فستیوال موسیقی نواحی آینه دار به عنوان یک فستیوال مرتبط با بخش خصوصی این چنین عملکرد خوبی داشته و توانسته میان اهالی و علاقه مندان موسیقی نواحی مورد توجه قرار بگیرد.

نحوه انتخاب دبیر علمی جدید

علی مغازه ای مدیر هنری و اجرایی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار نیز در این نشست بیان کرد: زمستان سال گذشته بود که با آقای درویشی پیرامون نحوه برگزاری سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار مذاکراتی را انجام دادیم و بنده با توجه به مواردی که آقای درویشی درباره عدم حضورشان اینجا مطرح کردند، خانم دکتر قره سو را برای دبیری علمی فستیوال پیشنهاد دادم که با توجه به ارتباط حرفه ای و کاری که استاد درویشی با این پژوهشگر موسیقی نواحی داشت با کمال میل پذیرفت که در این دوره ما در خدمت خانم قره سو باشیم گرچه  همه ما می دانیم استاد درویشی بزرگ همه ما در عرصه موسیقی نواحی هستند که ما همواره از راهنمایی ها و مشاوره وی در این دوره نیز استفاده کافی را خواهیم برد.

مدیر هنری و اجرایی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: رویکرد اصلی ما در دوره سوم فستیوال موسیقی نواحی آینه دار توجه و تمرکز به حوزه موسیقی منطقه زاگرس میانی از جمله استان های ایلام، لرستان، چارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایل قشقایی و بخش هایی از استان فارس است که به طور حتم در این زمینه برنامه های جالب توجهی را  تدارک دیده ایم که در نشست رسانه ای فستیوال اعلام رسمی خواهد شد.

خبرهای خوشی در راه است

مریم قره سو دبیر علمی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار نیز در این نشست خبری با تقدیر از محمدرضا درویشی برای همراهی با این دوره از فستیوال توضیح داد: موسیقی نواحی ایران در وضعیت بحرانی به سر می برد و از آنجا که فرهنگ بخشی از هویت ماست بنابراین باید دنبال راه هایی باشیم که بتوانیم با موسیقی نواحی، بخش هویتی خود را حفظ کنیم و به اعتقاد من فستیوال موسیقی نواحی آینه دار می تواند یکی از بهترین راه ها برای حفظ این هویت باشد. فستیوال موسیقی نواحی آینه دار تلاش می کند به بهترین شکل ممکن موسیقی نواحی را به مخاطبان معرفی کند که در این راه هدف مندی تخصصی، برنامه ریزی دراز مدت و پایبندی به اصالت و حرمت بزرگان این عرصه از جمله اهداف عالی ماست و من امیدوارم بتوانم این اهداف را دنبال کنم.

وی ادامه داد:  یکی از ویژگی های فستیوال موسیقی نواحی آینه دار نحوه انتخاب آثار برای حضور در بخش نهایی است که علی مغازه ای در هر دوره با سفر به مناطق مورد نظر جشنواره کارها را می بیند و بعد نسبت به انتخاب آنها اقدام می کند. بنابراین همین که با یک تلفن از پایتخت گروهی از شهرستان برای اجرا در تهران دعوت نمی شود به خودی خود می تواند فضای ارزشمندی باشد که بار هنری فستیوال را نیز افزایش می دهد. به هر ترتیب ما می خواهیم فستیوال موسیقی نواحی آینه دار را با کمک عزیزانی چون محمدرضا درویشی، احسان رسول اف و علی مغازه ای گسترش دهیم و امیدوارم با آسیب شناسی ها و اضافه کردن بخش پژوهشی به گسترده کردن آن کمک لازم را انجام دهیم.

دبیر علمی سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار بیان کرد: به طور حتم برای برگزاری سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار خبرهای خوبی داریم که در فرصت برگزاری نشست رسانه ای بعدی جزییات برنامه ها را اعلام خواهیم کرد.

در پایان این نشست از طرف ستاد برگزاری سومین فستیوال موسیقی نواحی آینه دار قیچک سیستانی به استاد محمد رضا درویشی اهدا شد.

عکس: مونا صدر

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 14:02

عکس از محمدرضا شیرمحمدی

عکس از محمدرضا شیرمحمدی

Bita Yariموسیقی ایرانیان – بی‏تا یاری: کمتر  پیش می آید که بتوان  با کیهان کلهر، آهنگساز، نوازنده صاحب سبک و پرآوازه کمانچه، رو در رو نشست و گفت‌و‌گو کرد. چراکه این موزیسین شناخته شده بین‌المللی سوای سکونت در امریکا، علاقه‌ چندانی به مصاحبه ندارد و خلاف جریان حاضر موسیقی ایران بیشتر ترجیح می‌دهد به جای کلام، هنرش صحبت کند، همچنانکه در ۹ شب اجرا در تهران همگان را به تحسین واداشت؛ هر روز که می‌گذرد بیشتر نبوغ او در نوازندگی کمانچه نمایان می‌شود و تحسین اهل هنر را همراه می‌کند. حرف‌هایی که در این گفت‌و‌گو آمده را کاملاً متفاوت با گفت‌و‌گوهایی می‌بینم که تاکنون با موزیسین‌ها داشته‌ام چرا که جنس تفکر کلهر دور از دردهای شخصی و منیت است و برای موسیقی و درباره موسیقی سخن می‌گوید.

اهل هیچ ادعایی نیست و اگر کمتر گفت‌و‌گو می‌کند برای این است که حرف های شخصی را قابل طرح در رسانه نمی‌داند و معتقد است منافع جمعی اهالی موسیقی بر شهرت موزیسین ارحج است. البته دیدگاه کلهر درباره مسائل صنفی نشان از آشنایی قوی او با مسائل صنفی و دردهای جامعه موسیقی دارد که کمتر از دهان یک هنرمند تراز اول موسیقی بیان شده است.با اینکه هنرمندی صاحب سبک، تراز اول، مشهور و مطرح در موسیقی ایرانی و چهره‌ای شناخته شده است اما مرعوب اصطلاحاتی چون «ورلد میوزیک» نیست و تعبیر بسیار دقیق و هوشمندانه‌ای از نوآوری و جهانی بودن دارد که همین تفکرات او را از دیگر موزیسین‌ها مجزا می‌سازد. با آنکه موسیقیدانی است که آوازه هنرش مرزهای جغرافیایی را درنوردیده، اما در کلام او ذره‌ای خودبزرگ بینی و نخوت وجود ندارد و از این روست که وقتی درباره مسائل صنفی یا نوآوری در موسیقی ایرانی صحبت می‌کند حرف هایش شعار تعبیر نمی‌شود بلکه بسیار قابل تأمل است که امیدوارم این روحیه در جامعه موسیقی فراگیر شود.

نوازنده شاه کمان بخوبی ریشه‌های افول موسیقی ایرانی را می‌شناسد و آنالیز می‌کند. و این امر تنها از عهده موزیسینی چون کلهر بر می‌آید چراکه ضمن اشراف کامل به ریشه‌ها ،پیشرو در موسیقی ایرانی نیز محسوب می‌شود.  آنچه در ادامه می خوانید، متن کامل گفت وگو با استاد کیهان کلهر است.

*بعد از اینکه سال گذشته به کنسرت شما با گروه «بروکلین رایدرز» اجازه اجرای برنامه داده نشد، امسال شاهد اجرای برنامه شما در تهران و برخی شهرستانها بودیم؛ ماجرای سال گذشته چه بود؟
ویزای همکارانم صادر شد، وزارت خارجه مشکلی در این باره نداشت اما پلیس اماکن/امنیت مخالفت کرد و اجازه کنسرت به ما نداد.

 *آیا اکنون شرایط برای برگزاری کنسرت تسهیل شده است که شاهد اجرای برنامه های شما بودیم؟
طبیعتاً خودم و مردم را که نمی‏ توانم تنبیه کنم. بالاخره این وضعیت پیش آمده که اقلیتی در امور هستند اما اکثریت مردم همانند آنها فکر نمی‏ کنند. در آن شرایط عصبانی و ناامید بودم چراکه آن زمان برنامه‏ ریزی‏ هایمان را کرده بودیم و علی‏ رغم مشغله فراوان هرکدام از اعضا، توانسته بودیم تنها همان چند روز را پیدا کنیم. حتی دو نفر از اعضا آنقدر برنامه‏ ریزی‌های فشرده داشتند که باید بعد از کنسرت بلافاصله به فرودگاه می‏ رفتند تا به برنامه دیگر برسند.

همه اعضا هیجان زده از حضور در ایران و بسیار علاقه‌مند بودند. چرا که همگی اعضای گروه جاده ابریشم هستند و با هم ارتباط داریم و درباره این مسائل نیز صحبت می‏کنیم. ما تصمیم داشتیم که با آمدن این چند نفر قدمی در جهت حضور همه اعضای گروه جاده ابریشم برای کنسرت در ایران برداریم که متأسفانه انجام نشد؛

ضمناً فراموش نکنیم که با کنسرت‏ گذار، قرارداد برای اجرای کنسرت داشتم و در این یکسال نیز از نظر اخلاقی به قرارداد پایبند بودم. او هم اصرار داشت که بیایم کنسرت بدهم و ناملایمات باعث نشود که اجرا نداشته باشم. می‏ دانیم که تقصیر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و وزارت خارجه نبود.

*آیا نهادی نباید از حق شما دفاع می کرد؟
هیچ توقع و انتظاری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارم اما در صورتی‌که یک واحد صنفی فعال در زمینه کار ما وجود داشت وظیفه واحد صنفی بود که پشت سرما بایستد. اما متأسفانه ما تشکل صنفی فعال نیز نداریم که از حقوق‏مان دفاع کند. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست از بنده یا امثال بنده دفاع کند. به هر حال اکنون وضعیت ما این‌گونه است و باید صبر کنیم تا چنین تشکلی برقرار شود. البته حقوق ما مدام در حیطه مسائل مختلف نادیده گرفته می‏ شود و فقط این موضوع نیست. مشکلات مختلفی داریم که این مسأله کوچکترین آنهاست و باید به آنها بپردازیم که اگر تشکل صنفی داشتیم طبیعتاً توقعم ‏بود که حمایت کنند. اگر هم تشکلی باشد باید تنها از حقوق صنفی دفاع کند و نه از یک موزیسین خاص. باید برای دفاع از حقوق صنفی موزیسین‌ها تشکیل شده باشد نه از شخص خاصی مثل من دفاع کند. البته تنها توقعی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چنین شرایطی هست این است که محافظ مجوزی که صادر کرده است باشد. و به گونه‌ای ضمانت اجرایی آن را فراهم آورده باشد.

خوشبختانه به نظر می‏ رسد بعد از کنسرت اخیرم که در نیشابور لغو شد، بارقه‏ ها و جرقه‏ های جدیدی زده شده است که نه لزوماً به‌عنوان پشتیبانی از شخص بنده (چرا که من هم یک عضو جامعه موسیقی هستم و نه بیشتر) اما اعتراضات بسیار خوب و گسترده‏ ای راجع به کنسل شدن کنسرت‌ها از همه طرف انجام شد. حتی وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی، معاونت هنری، خانه موسیقی و هنرمندان همگی نامه نوشتند و اعتراض کردند که خوشبختانه فقط بنده در مرکز این نامه‏ ها نبودم که این حرکت خوب و دلگرم کننده‏ ای است که باید ادامه پیدا کند.

متأسفانه در این ۳۰-۲۰ سال اخیر همه دنبال برخورد و نتیجه‏‎گیری شخصی بوده ‏ایم؛ مخصوصاً کسانی‌که پیشکسوت جامعه هنری هستند و نام بزرگتری دارند. البته اگر موزیسینی شناخته‏ شده‌تر است باید منافع خودش را بر جمع ارجح نداند. درست است که روی صحنه او از همه بالاتر است اما در پایین صحنه، او هم مثل بقیه جامعه موسیقی است و فرقی با دیگران ندارد. باید برخوردها فارغ از جایگاه و سمت هنری افراد باشد و تنها حقوق صنفی محترم دانسته شود.

به طور مثال اگر موزیسین‌های جوان یا حتی گروه‌های پاپ، در برخی جاها امکان برگزاری کنسرت پیدا نمی‏ کنند اما به بنده یا دیگر مجریان موسیقی ایرانی اجازه برگزاری کنسرت در همان شهر را بدهند، سکوت درباره این اجحاف و تبعیض رفتار درستی نیست؛ چرا که همگی حقوق یکسانی داریم حتی با هنرجویی که امروز در کلاس موسیقی ثبت‌نام کرده و ممکن است از فعالان موسیقی فردا باشد؛ چون که حقوق همه ما در جایی به نام جامعه موسیقی با هم تلاقی دارد و برای نهاد صنفی، همه موزیسین‏ ها دارای یک اعتبارند. در ارگان صنفی از بالاترین عضو تا پایین‏ ترین عضو، همگی حقوق یکسانی دارند و لزوماً موزیسینی مهم تر از دیگری نیست و مسأله صنف اهمیت دارد نه شخص. متأسفانه تا به حال تمام برخوردها شخصی بوده و باید سعی کنیم که جامعه موسیقی برای کل صنف یکسان برخورد کند.

*خانه موسیقی چنین ادعایی دارد و خود را صنفی قلمداد می‏ کند.
عضو خانه موسیقی نیستم!

*اما حق و حقوق اولیه یک موزیسین و دفاع از آن لازم ندارد که حتماً موزیسین عضو خانه موسیقی باشد.
از چگونگی اهداف و فعالیت‏ های آنها سر درنمی‏ آورم و محل بحث بنده هم نیستند.

*عواقب لغو کنسرت‌ها و برخوردهای شخصی را چگونه ارزیابی می‏ کنید؟
در ۲سال گذشته که ۶ کنسرتم لغو شده و طبیعتاً کسی از نظر احساسی، عاطفی، هدر رفتن زمان ویا جوانب مالی پاسخگوی بنده، مخاطبان و برنامه‏ ریزان نبوده و نیست؛ اما شاید بتوانم در جاهای دیگر کنسرت بدهم و قسمتی از ضررها را به نحوی جبران کنم؛ اما اگر کنسرت نوازنده‏ های جوان که با سختی، یک برنامه در سال آماده می‏ کنند؛ براحتی لغو شود، نمی‏ توانند آن را جبران کنند و این تهدید همواره هست که آنها دلزده شده و برای همیشه از موسیقی کنار بکشند.

*برگردیم به سؤال اول آیا تنها به دلیل اینکه نخواستید مردم متضرر شوند یا از موسیقی محروم باشند و همچنین مسأله تعهد اخلاقی شما به کنسرت گذارتان باعث شد دوباره کنسرتی بگذارید؟
بله. چون در موسیقی فعالم، توقعاتی از بنده وجود دارد. هرچند زیاد سفر می‏کنم و در نقاط مختلف دنیا کنسرت می‏ دهم اما لازم به گفتن نیست که ساز زدن در ایران برایم حال و هوای متفاوتی دارد. هرگز فراموش نمی‏ کنم وقتی ۶ سال پیش با گروهم در ایران کنسرت دادم چه فضایی حاکم بود. بعد از یکسری جریانات و ناملایماتی که به مردم رفته بود، این ضرورت حس می‏ شد که مردم را با موسیقی در آغوش بکشم. تنها دلیلم نه موسیقی بلکه دیدار بود؛ اکنون هم دلیلم همین است. گاهی لازم است دیدار را برای هر دو طرف (مردم و من) به وجود بیاوریم. البته اینکه موضعم درباره کنسرت دادن چیست، با این موضوع فرق دارد. مسلم است که علاقه‌مندم در کشورم کنسرت بدهم؛ اما با اینکه خود را با شرایط وفق داده، صحبت‌ها را تحمل کنیم یا اینکه آیا اصلاً کنسرت دادن با این شرایط شایسته من و امثال من هست یا نیست، از اساس مسأله‎ای جداست. تکرار می‏ کنم توقعی از کسی ندارم و هرگز نداشتم. موزیسین مستقلی هستم؛ احتیاج به رابطه‏ ای با هیچ ارگانی نداشته و ندارم.

*اخیراً با یک تریو جز هلندی کار می‏ کنید، چطور شد که سراغ همنشینی با جز رفتید؟
نقش موزیسین مدرن با قدیمی بسیار متفاوت شده؛ مخصوصاً برای کسی که در ایران زندگی نمی‏ کند و می‏ خواهد با اطرافش نیز ارتباط بگیرد این همنشینی اجتناب‌ناپذیر است. اوضاع فرق کرده و دنیا به علت مواهب تکنولوژی (موبایل و فکس، شبکه‌های اجتماعی) که همه را به آسانی و درلحظه با هم مرتبط کرده، محل کوچکی شده است، خیلی نمی‏ شود دور از یکدیگر بود. حتی جوانان ما آثار آنها را می‏ بینند و تقلید می‏کنند؛ به هر حال مردم این دنیا از هم تأثیر می‏ گیرند و این یک واقعیت است.

از زمانی که که در ۲۳-۲۲ سال پیش با شجاعت حسین خان شروع کردم این همنشینی عامل یکسری پیشرفت‌ها هم برای من هم برای موسیقی ایرانی شد. و باعث شده موسیقی ایرانی بین شنونده‏ هایی برود که تا به حال نرفته و هدف همین است.

*منظور از پیشرفت، در اجرای صحنه‏ ای بود که به جاهای نرفته بروید یا اینکه یک اتفاقی در موسیقی ایرانی بیفتد؟
این مسأله مد نظرم نیست. چون نه می‏ خواهم و نه قادرم که موسیقی ایرانی را تغییر بدهم. و از طرفی فکر می‌کنم موسیقی ایرانی به هیچگونه تغییری احتیاج ندارد. اما اجرای صحنه‏ ای رشته‏ ای است که بسیاری آن را ادامه می‏ دهند و منظورم درباره مخاطبی بود که تا به حال دسترسی به موسیقی ایرانی نداشته و با آن آشنا نیست، از این‌رو هنگامی که مخاطب، موزیسین ایرانی را می‏ بیند که در چارچوب فرهنگ او همراه شده، دلیلی خواهدبود تا بعداً موسیقی ایرانی را هم گوش کند. از این‌رو هدفم تغییر موسیقی ایرانی نیست چرا که خواسته، وظیفه و اندازه من نیست. دوست دارم ساز بزنم و در آن زندگی کنم. اگر در کاری که می‏ کنم چیزی به وجود بیاید که هم خوشایند خودم، هم دیگری و هم مخاطبی که به کنسرت می آید باشد، آن وقت چیزی ساخته می‏ شود و رشته‏ ای پیدا می‏ شود که خوشایند بقیه نیز باشد و موزیسین‌ها هم آن را ادامه بدهند. این حالت بهترین وجه‏ است برای آنهایی که فرهنگ موسیقی ما را نمی‏شناسند به کنسرت بیایند چرا که آنوقت می‏ توان این فرهنگ و این نوع موسیقی را به درون آنها نیز برد.

*معمولاً آنها که ادعای تغییر و نوآوری دارند تنها به تخریب دست پیدا می‏ کنند...
شاید در مواردی این‌طور باشد. آنچه اهمیت دارد این است که تغییر یا نوآوری آخرین سطح دانش است. نوآوری بالاترین درجه هنر یا هر وجودی است. به طور مثال هنگام گرفتن مدرک دکترا تز می‏ نویسید و همان نوآوری شماست که سال های زیادی (تقریباً ۲۰ سال) برای آن تحصیل کرده‏ اید و مدت طولانی تحصیل راپشت سر گذاشته‏اید، این تز، نظر شماست. یعنی در مرحله نوآوری تمام مدارج را، قبلاً طی می‏ کنید و بعد اجازه دارید از خودتان نظری نوآورانه بدهید. که البته در موسیقی ما مراحل نوآوری برعکس شده است یعنی اول تز می‏ دهند و بعد به دنبال یادگرفتن موسیقی هستند. هر چه بیشتر بدانید کمتر نظر می‏ دهید چون به نادانسته‏ های زیاد خود بهتر اشراف پیدا می‏کنید و دقیق متوجه می‏ شوید که چقدر کم می‏ دانید.

*اما بسیاری از نوازندگان جوان موسیقی سنتی، از آثار غالباً آمیخته با پاپ، به عنوان موسیقی امروز ایران دم می‏ زنند.

تازه‏ واردها در موسیقی سنتی که برخی از آنها بنا به جریاناتی وارد آن شده‏ اند و موسیقی نیمه پاپ را به عنوان موسیقی ایرانی اجرا می‏کنند (که اقبال هم دارد)، برای فراگرفتن ریشه‏ ای موسیقی و به دست آوردن این جایگاه زحمت نکشیده و شاید در برخی موارد تنها اسمی را تصاحب کرده‏ اند، از این‌رو مدام در حال جابه‌جایی از یک سو به سوی دیگرند. چون که پیشینه‏ ای ندارند. اگر زحمت کشیده و با دست خود، هنرشان را بسازند هرگز آن را خراب نخواهند کرد. موزیسینی که پیشینه ‏ای ندارد مدام درحال تغییر است و بیشتر در سطح سیر می‏ کند. و بعضاً ادعای نوآوری دارند و می‏ گویند این موسیقی‏ ای که ارائه می‏ دهند موسیقی نوی ایران است. در صورتی که اساساً این نوع موسیقی، دیگر موسیقی ایرانی نیست و پاپ محسوب می‌شود. اما در برخی موارد به دلیل استفاده از سازهای ایرانی این اشتباه را برای خود نیز به وجود آورده‌اند که در حیطه موسیقی ایرانی کار می‌کنند اما اساساً موسیقی پاپ یا نیمه پاپ ربطی به موسیقی ایرانی ندارد. این هرج و مرج امروزه وجود دارد و بیشتر به دلیل آن است که اینها سابقه ‏ای ندارند بنابراین براحتی و برای به دست آوردن یک تریبون خاص، ادعای نوآوری یا ادعای نوین و متفاوت بودن را دارند.

*نوین هم؟!
موسیقی نوین نداریم. موسیقی چه در ایران و چه در سایر فرهنگ‌های موسیقی جهان وابسته به یک سنت است که آن سنت نفس می‏ کشد و تغییر می‏ کند. موسیقی صد سال پیش، موسیقی امروز نیست و موسیقی هم بنا بر مقتضیات اجتماعی و طرز زندگی مردم آن، تغییر کرده. همان گونه که در موسیقی ما، علی اکبرخان شهنازی و درویش خان شبیه میرزاحسینقلی ساز نمی‏زدند و نی داوود و فخام الدوله بهزادی شبیه درویش ساز نمی‏ زدند. و شاگردان آنها نیز که استادان امروز موسیقی ایرانی هستند شبیه آنها ساز نمی‌زنند.

این تکامل و تغییر در اثر دانش و ممارست به وجود آمده و ریشه در سنت دارد. سنت در موسیقی همانند زنجیری است که تمام حلقه‌های آن به هم متصلند. از این‌رو وقتی حتی اگر متفاوت ساز بنوازید نیز مشخص است که کدام حلقه این زنجیر پیش از شما بوده و حلقه منطقی بعد از شما چه خواهد بود.

موسیقی تغییر می‏‏ کند اما باید وابسته به ریشه باشد و ریشه کار هم مشخص است. اگر آن ریشه وجود نداشته نباشد همین که دست به ساز ببرید مشخص می‏ شود که آیا به ان زنجیره متصل هستید یا خیر. به همین دلیل ریشه لازم است. وقتی تاریخ‏ و گذشته‌مان را نمی ‏دانیم کسی از ما توقع ندارد و مهم تر از آن نمی‏ پذیرد که بخواهیم نوآوری کنیم.

اصولاً مهم‏ ترین مسأله‏ که شاید مربوط به بحث نوگرایی هم باشد تداوم در موسیقی است. ادامه دادن موسیقی مهم است. «استاد موسیقی» یعنی موزیسینی که حداقل چندین دهه در حوزه یک موسیقی خاص کار کرده و همه در مملکتش و دنیا برای او احترام قائلند. چراکه اغلب این استادان نابغه بوده و از ۳-۴ سالگی موسیقی را فراگرفته‏ اند و در ۱۰ سالگی اثری نوشته یا کنسرت داده یا کاری کرده‏ اند. در ۲۰سالگی، در اوج و شهرت بوده و در ۲۵ -۳۰سالگی به پختگی رسیده‌اند. و در ۴۰ سالگی در نقطه اوج فعالیت وشهرتشان بوده‌اند و در دهه‌های بعد همچنان فعالند و این مسیر، تداوم پیدا کرده است و ممکن است در ۷۰-۸۰ سالگی کنسرت بدهند، آهنگ بسازند و در جامعه موسیقی به‌عنوان یک چهره برجسته و قابل احترام مطرح باشند. از این دست موسیقیدان‌ها در فرهنگ ما  و دیگر فرهنگ ها بسیارند. «تداومی» در این مسیر طولانی هست که باعث افزودن به این پرونده «حضور» چه به صورت قوی یا ضعیف شده است. و این حضور یا موجودیت در جامعه موسیقی، مطرح بودن یا در اوج قرارداشتن همان تداوم است؛ حتی اگر موزیسینی در این دوره طولانی دیگر در اوج نباشد اما همچنان به کارش ادامه بدهد، او نشان داده که با موسیقی زیسته و تداوم را در کار خود دارد. مسأله تداوم در موسیقی بسیار اهمیت دارد و البته امروزه این تداوم دیگر وجود ندارد و کسی احترامی برای آن قائل نیست. چرا که همه یک شبه می‏ خواهند پله‏ ها را بالا بروند و به مقصود برسند. حتی ممکن است موزیسینی با استعداد مورد مثال ما در سطح عالی باشد اما این مسیر تداوم راهی است که باید طی شود و میانبری ندارد.

*امروزه داشتن لیبل «جهانی بودن» همانند یک مدال، باعث تفاخر شده است.حال از نظر کیهان کلهر که با نوازندگان مختلف جهان در بسیاری از نقاط دنیا برنامه مشترک داشته؛ موزیسین جهانی به چه کسی اطلاق می‏ شود؟

تعریف دقیقی برایش ندارم. همچنین تعریف دقیقی نیز از جهان ندارم. چون جهان امروز را از چند نظر می‏ توان بررسی و تقسیم کرد. همه خط و مرزها نیز براساس علم و تکنولوژی و هژمونی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی یا حتی نظامی تغییر کرده و معنای جهان با معنایی که انسان قرن ۱۹ داشت بسیار متفاوت شده و البته تلقی تمام افراد در جهان و جامعه به فراخور دانش، آگاهی و دستریشان به علم و تکنولوژی متفاوت است.

اما باید دید که شنونده، مخاطب یا موزیسین ایرانی که ادعای جهانی بودن دارد کیست؟ اگر موزیسین ایرانی به کشور دیگری برود و درآنجا تمام شنونده‏ ها ایرانی باشند، چه فرقی دارد با اینکه در تهران یا شهرستان های ایران کنسرت بدهد؟ البته درباره اکثر مجریان موسیقی ما همین گونه است. مسأله مهم، داشتن مخاطب در سایر نقاط جهان است.

باید این اصطلاح «جهانی بودن» را تعریف کرد و دید کسانی که آن را به کار می‏ برند چه چیز از آن، توجه شان را جلب کرده است که آن را استفاده می‏ کنند.

دیگر اینکه «خودکوچک‏ بینی» بزرگ تاریخی در ما (ایرانی‏ ها یا شاید شرقی‏ ها) هست که همیشه احساس می‏ کنیم از همه، مخصوصاً از غربی‌ها پایین‏ تریم. و در برخورد با شخص غربی به صورت اتوماتیک فکر می‏کنیم چیزی به او بدهکاریم یا از او کمتر داریم. مثلاً اگر موزیسین باشد و ما همسطح او ساز بزنیم (حتی اگر موزیسین بدی هم باشد) وضعیت کماکان همان‌طور خواهد بود. در باورم «جهانی بودن» این است که بقیه بفهمند فرهنگ ما بسیار قدیمی و کهن است و البته نقش پررنگی در شکل گرفتن تمام زوایای فرهنگی دنیا داشته و این موسیقی زاییده تاریخی و اجتماعی این فرهنگ قدیمی است. و طبیعتاً در این صورت باید موزیسین ایرانی، موسیقی این فرهنگ را بداند. اینکه در پیش کدام نوازنده دیگر کشورها ساز بزنید و کجا بنشینید، لازم است کار کنید و تعداد آثارتان زیاد باشد. اگر بهتر باشید می‏ توانید بالاتر بروید و با موزیسین هم درجه خود ساز بزنید. اما باز هم عرض ‏کنم نه منظور شما را و نه کسانی که واژه جهانی شدن را به کار می‏ برند نمی‏ فهمم.

*شجاعت حسین خان جهانی دانسته می ‏شود چرا که برای اجرای برنامه به بسیاری از کشورها دعوت می‏ شود و هر موزیسینی هم به هم‏نوازی با او افتخار می‏ کند.

البته او نماینده موسیقی هند است. و هندی‌ها از دهه‌ها قبل به واسطه اینکه مستعمره انگلیس بودند با غرب ارتباط داشته‏ اند. اما به دلایلی اجتماعی و فرهنگی مسأله موزیسین ایرانی ‏این نبوده که بخواهد در جای دیگری بجز مملکت خودش فعالیت داشته باشد. نسل موزیسین‏ های قبل از ما، طبق سنت، تربیت و نیاز روز، این موضوع برایشان وجود نداشت. اما بعد از انقلاب جریاناتی پیش آمد که موزیسین‌ها این نیاز و امکان را پیدا کنند تا در خارج از ایران نیز کنسرت بدهند. بعد از آن هم یکسری از اهالی موسیقی و برنامه‏ ریزها دیدند که این موسیقی زیباست و آن را به جشنواره‌ها دعوت کردند. موسیقی هند در ارتباط با غرب بسیار از ما جلوتر است.

جهانی شدن موسیقی ایرانی، اصلاً به این معنا نیست که در همه کشورهای دنیا به محض بیدارشدن از خواب، به موسیقی ما گوش بدهند. بلکه موسیقی ما را در طبقه ای قرار بدهند که می ‏توانند گوش کنند و بدانند موسیقی غنایی هست.

تلفیق و همنشینی سازهای کشورها، به معنای آوردن یک ساز یا یک نوازنده خارجی به گروه نیست و این‌گونه کارها، تنها به ظاهر بسنده کردن است (چیزی که در خارج از ایران نیز زیاد اتفاق می‏فتد) و هرگز مورد نظر من نبوده و نیست؛ چرا که این یعنی گرفتار بودن به سطح.

یا حتی درکارهای موزیسین‌های بسیار مشهور، همیشه یک نفردر مرکزیت گروه قراردارد و او می‏ خواهد موزیسین‌های دیگر مثلاً درامری که از آفریقا آورده، با لهجه خودش اما درون چارچوب فکری او بنوازد، تا صداها یا رنگ‏ هایی که به کار او اضافه می‏شود با آنچه قبلاً او انجام داده، فرق کند. بهترین نمونه کارهای پل سایمون است که امروزه به این نوع کار «ورلد میوزیک» یا موسیقی جهان می‏ گویند! که بسیار اصطلاح بی‏ معنایی است چراکه در واقع، اکثر کارها به زبان یک نفر است که می‏ خواهد بقیه به زبان او صحبت کنند.

به همین دلیل کارهای تلفیقی که در آن دو یا سه نفر تلاش می‏ کنند که در همکاری مشترک، زبانشان را برای گفت‌و‌گو با یکدیگر تغییر بدهند و از حیطه امن خود بیرون بیایند، ارزشمند است چراکه تنها عده معدودی از موزیسین‏ ها بنا به دلایی تکنیکی و آشنایی عمیق با موسیقی مقابل و سایر مسائل فرهنگی حاضر می ‏شوند که از حیطه امن خود بیرون بیایند! همواره از این مسأله که از حیطه امنیت خود بیرون بیاییم استقبال کرده ام.

*مساله‏ ای در فرهنگ ما بعداً پیدا شد که ذهنم را اشغال کرده و در پی استمرار هنر شکل گرفته. می‏ خواهم بدانم چطور در فرهنگ موسیقی ما تا مدت‌ها نوازنده چهره و سلبریتی نبود و تنها صدای ساز و هنرش شنیده می‏ شد چطور شد که امروزه بیشتر سلبریتی داریم تا موزیسینی که کار و کیفیت اثرش معرف او باشد؟

کاملاً موافقم و درست می‏ گویید. این ایراد ناشی از دو مسأله است و در درجه اول به شیوه آموزش برمی‏ گردد.

بعد از انقلاب اقبالی به موزیسین‏ های سنتی شد؛ یعنی بواسطه شرایط اجتماعی، موسیقی ایرانی تریبون خاصی پیدا کرد. (که تا اینجا مسأله خوبی بود. البته هیچ چیز به صورت غصبی و تصاحبی خوب نیست) اما شرایط طوری کنار هم قرار گرفت که این‌گونه شد. تا آن زمان چند استاد بسیار خوب داشتیم که به استادان ماقبل خود وصل بودند حالا یا از طریق خونی که فرزند استاد شناخته شده‏ ای بودند یا از طریق آموزشی که شاگرد آنها بودند. و استاد ماقبل نیز با سی چهل سال اختلاف سنی وصل می‎شد به استادی دیگر و این تداوم در موسیقی وجود داشت. این زنجیره آموزش حفظ می‏ شد.

وقتی موسیقی ایرانی تریبون بزرگی گرفت طبیعتاً سابقه فضای فرهنگی او به جایی تعلق داشت که مخصوص فضای بسته بود. مخصوص نخبه‏ های یک جامعه بود. نخبه‏ها می‏ توانستند مقامات بالای حکومتی یا ثروتمندان یا افرادی خاص و جامعه خاص باشند.یعنی موسیقی مخصوص جامعه‏ ای خاص بود و مربوط به عوام نمی‏ شد.

طبیعتاً انشعاب دیگری از موسیقی وجود داشت که مخصوص عوام بود و از همان ریشه گرفته بود ولی نسخه سبک تر و ساده‏ تر شده همان ساختار بود، مثل موسیقی روحوضی و عروسی و کوچه بازاری که از موسیقی ایرانی نشأت گرفته بود که مجریانش موسیقی ایرانی را به صورت عمیق نمی‌شناختند. اما موسیقی ایرانی مخصوصِ طبقه الیت، ساختار پیچیده‏ تری داشت و نوازنده آن باید همه نکات موسیقی را فرامی‏ گرفت تا بداند چه کار باید بکند؛ و حداقل سی چهل سال درس آموخته بود و شناسنامه و تداوم مربوط به آن طبقه خاص محسوب می‏ شد.

در نتیجه موسیقی ریشه‏ دار و هنری در بین عوام رایج نبود و شیوه آموزشی آن نیز خصوصی بود. هر استاد تنها چند شاگرد تربیت می‏ کرد که آن هم به دلایل اجتماعی، هر کسی فاش نمی‏ کرد که موسیقی می‏آموزد. بسیاری نیز درخانواده‏ های مختلف ساز می‏ زدند و آواز می‏ خواندند اما به علت موقعیت اجتماعی‏شان کسی از میزان آشنایی آنها با موسیقی خبر نداشت.

به هر روی و با این شرایط، شیوه آموزش به گونه‏ ای شکل گرفته بود که هر استاد حداکثر به تعداد انگشتان دو دست شاگرد داشت، از بین آنها نیز تنها ۳-۲ نفر بسیار جدی می‎شدند که طبیعتاً استعداد و پشتکارشان بیشتر از بقیه بود. آنها سال ها در خانواده همان استاد می‏ماندند، موسیقی می‏ آموختند و زندگی می‏ کردند. و حتی در بعضی از موارد با دختر/ پسر استاد یا منسوبین او ازدواج می‏ کردند و جزو خانواده موسیقی می‏ شدند (که در تاریخ موسیقی نمونه‏ های بسیاری داریم).

وقتی که بعد از انقلاب، موسیقی ایرانی اقبال پیدا کرد و تعداد کثیری سراغ آموزش موسیقی ایرانی آمدند؛ شیوه قدیمی آموزش موسیقی، جوابگوی این همه مشتاق نبود. طبیعتاً خیلی از جوان‌ها، تحصیلکرده‏ ها، روشنفکران و حتی کسانی که گرایش اجتماعی- سیاسی داشتند (به دلایلی خاص)، اغلب اقدام به فراگیری موسیقی ایرانی کردند یکدفعه کلاس استادان، مخصوصاً در تهران، از صدها شاگردی پر شد که به موسیقی ایرانی یک شبه علاقه‌مند شده بودند و نه پیشینه فرهنگی و خانوادگی آن را داشتند و نه برای عمق و تاریخ آن احترامی قائل بودند! بعدها هر چه جلوتر رفتیم زاویه علاقه به موسیقی ایرانی در اجتماع گسترده‌تر شد و کسانی به یادگیری موسیقی ایرانی پرداختند که هیچگونه آشنایی قبلی یا خانوادگی با موسیقی ایرانی به صورت فرهنگی نداشتند. مثلاً دربیشتر موارد اگر فردی به کلاس موسیقی می‌رفت آشنایی و یادگیری او فقط به محیط کلاس موسیقی خلاصه می‌شد. و فضای فرهنگی خانه و اطرافیانش هیچ ارتباطی به نوع موسیقی که می‌آموخت نداشت. البته این مسأله به خودی خود هیچ اشکالی ندارد و در حالت عادی نیز باید باعث خوشحالی شود. اما همان‌طور که عرض کردم این مسأله تنها به کمیت کمک کرده و می‌کند و در آینده توقع زیادی راجع به کیفیت شاگردانی که به این شیوه تربیت می‌شوند نمی‌توان داشت. خصوصاً در این شیوه آموزشی که صحبت آن رفت.

از طرفی رادیو- تلویزیون بنا به دلایل خاص نمی ‏توانست از آرشیو رادیو استفاده کند. چرا که موسیقی خاص با ادوات موسیقی ایرانی می‏ خواست. این مسأله هم باعث شد که تعدادی از موزیسین‌های جوان آن روزگار که بعضاً آموزش آنها نیز تمام نشده بود (همانند آنهایی که در مرکز حفظ اشاعه بودند و به اینها استادانی چون نورعلی برومند، علی اکبرخان شهنازی، هرمزی، فروتن و بهاری درس می‏ دادند.) همان نسلی که بدرستی استادان امروز موسیقی ایرانی نامیده می‌شوند، اغلب شاگرد این استادان بودند و همگی جوان. شاید نه کنسرتی داده بودند و نه تدریس موسیقی، حتی آهنگسازی نکرده بودند؛ همانند بچه‏ ای که قبل از سن رشد، پدرش را از دست می‏ دهد و باید هرطور شده مخارج خانواده را تأمین کند. این جوانان بالاجبار در متن موسیقی قرار گرفتند. چرا که، کار استادان بنام یا مسن و متخصص در موسیقی ردیف-دستگاهی ما این نبود که سرود انقلابی بسازند یا فعالیتی که از آنها خواسته شده را انجام بدهند. یا حتی کارشان تدریس به صدها شاگرد نبود؛ ولیکن در آن دوره عشق این جوانان با استعداد به موسیقی ایرانی باعث شد برای اینکه موسیقی ما راکد نماند به موسیقی کمک کنند. و البته تا این زمان کمک‌های شایانی به موسیقی ایرانی کرده‌اند و به جرأت می‏ توان گفت اگر در آن دوران خاص، فعالیت ها و زیرکی آنها نبود امروزه تکلیف موسیقی ایرانی هم نامشخص بود و نمی‏ دانستیم که چگونه این موسیقی به نسل بعدی خود می ‏رسد. چرا که جوانان تازه کار به علت همان اجبار، امروزه تنها استادان بنام و بحق موسیقی ما هستند و متأسفانه تعدادی از آنها نیز در بین ما نسیتند اما جریانی که در موسیقی ایرانی ایجاد کردند هنوز وجود دارد.

این نسل از موزیسین‌های جوان که بر اساس شرایط اجتماعی مجبور بودند سریعاً به بازارکار بیایند و آهنگسازی کنند در سال‌های اول انقلاب سرود و کارهای بسیار خوبی ساختند؛ آن هم در موقعی که موسیقی بلاتکلیف بود. اما خیلی زود متوجه شدند که از پس تغذیه رادیو تلویزیون با چندین ایستگاه و کانال و همچنین تعلیم شاگردان بسیار بر نمی‏ آیند. به همین دلیل ناگهان عده‏ ای از شاگردان آنان که تنها مدت کوتاهی آموزش دیده بودند هم تدریس را شروع کردند. و حتی آنهایی که اختلاف سنی زیادی با معلمشان نداشتند نیز شروع به تدریس کردند و این‌گونه معلم زیاد شد. یعنی در این سی سال، ۷-۸ نسل معلم به وجود آمده است؛

سابق ۴۰-۵۰ سال فاصله بین هر نسل از استادان موسیقی می‏ افتاد و چیزی در حدود همین مدت طول می ‏کشید تا نسل استادان و آموزش دهندگان عوض شود که در این مدت یک شاگرد یاد بگیرد و بتواند از معلم مستقل شده و به درجه استادی برسد. ضمناً با در نظر گرفتن اینکه آنها نفرات برگزیده استاد بودند، غالباً استعدادی استثنایی و شگرف داشتند و بسیار تمرین و کار کرده بودند. در نتیجه مشخص است که موسیقی و هیچ هنر دیگری در سطح بسیار بالا، نمی ‏تواند تولید زیاد داشته باشد و نخواهد داشت.

بعد از این جریانات، به خاطر تغییرات شیوه تدریس و هجومی که به موسیقی ایرانی آمده بود، دید نسبت به هنر سطحی شد و معلم‏ ها سطحی درس دادند و البته هنرجوها نیز سطحی یاد گرفتند. اغلب مدرسان به دلیل اینکه تنها چند سال ساز زده بودند بیشتر از آن هم نتوانستند یاد بدهند. موزیسینی با چند سال معدود سابقه شاگردی، بیشتر ازآنچه در این چند سال آموخته، نمی ‏تواند یاد بدهد. حتی در نهایت امر شاگرد به اندازه معلم یاد می‏ گیرد. اما این معلم در اندازه دانش آن استاد بزرگی نیست که می‏ توانست برای دهه‌ها موسیقی را به شاگردش یاد بدهد؛ نه تنها موسیقی یاد بدهد بلکه شخصیت شاگرد را هم بارور کند و او را برای ظاهر شدن در مجامع اجتماعی و کنسرت آماده کند یا حتی رفتار اجتماعی به او بیاموزد. یعنی استادان بزرگ طی ۳۰-۴۰ سالی که درس می ‏دادند در کنار آن، این‌گونه آموزش ها را هم روا می ‏داشتند و شاگرد را برای حضور در جامعه موسیقی به عنوان استاد آماده و معرفی می‏ کردند.تداوم نسل‏ ها، بعد از انقلاب بنا به دلایلی که گفتم و به خاطر شرایط خاص اجتماعی از بین رفت. وقتی کمیت بالا می‏ رود کیفیت پایین می‏ آید و برعکس. اکنون بنا به شرایط، کیفیت از دست رفته اما از نظر کمیت پیشرفت کرده ‏ایم. اگر امروزه با این مسائلی سطحی مواجهیم به دلیل آنست که جامعه موسیقی از نظر فکری و عمقی زیاد رشد نکرده و اتفاقاً مسائل‎ آن هم بسیار ساده و پیش پا افتاده شده است.

از طرفی دیگر، عده‏ ای موزیسین پاپ داریم که در بین عوام، طرفداران زیادی داشته(البته این به جای خود کاملاً طبیعی است). در چند سال اخیر هنرمندان موسیقی ایرانی نیز بنا به دلایل متعدد خود را به غلط با آنها مقایسه می‌کنند. در صورتی که رشته‏های از هم مجزا هستند و وظیفه، دلایل وجودی و مخاطبان این رشته‏ ها از هم بسیار متفاوت است.

جای موزیسین‏ های موسیقی ایرانی و پاپ عوض شده است. اکنون همگی دوست دارند مطرح و بزرگ باشند و عکسشان روی مجلات بزرگ چاپ شود. حتی موزیسین‏ های تازه‏ کار و جوان هم مایلند از این طریق وارد عرصه شوند مثلاً به جای پذیرفته شدن در جامعه موسیقی به دنبال افزایش هوادار خود در شبکه‌های اجتماعی هستند تا از این طریق شناخته شوند؛ نه از راه کار مستمر که احترام دوستداران این نوع موسیقی و جامعه هنری را در پی داشته باشد.

*آیا فکر نمی‌کنید برخی از موزیسین هایی که تعلیمات استادهای بزرگ موسیقی را دیده‌اند نیز همین‌گونه هستند؟

متأسفانه چون فضا عوض شده آنها فکر می‏ کنند که از قافله عقب مانده‏ اند یا چیزی را از دست می‏ دهند. چرا که باور دارند همه این‌گونه مطرح و مشهور شدند و آنها عقب مانده‏ اند. برای همین مایلند با این شیوه مطرح بشوند در صورتی که احتیاجی به آن ندارند و مشهور و معروف و قابل احترام هستند. البته عده قلیلی هستند که همیشه می‏ خواهند بنا به هر دلیل و مضمون در اخبار باشند. آنها انتظاراتشان عوض شده و فراموش کرده‌اند که در چه رشته‌ای فعالند.

مردم همیشه باید راجع به موسیقی و فعالیت‌های یک هنرمند، صحبت کنند. و اگر از حواشی زندگی او حرف می‌زنند یعنی موزیسین کارش، که همان موسیقی باشد را بخوبی انجام نداده یا دیگر دوره موزیسین بودنش تمام شده است.

این است که همه این شرایط با هم مخلوط شده و سلیقه موزیسین‏ هایی که باید جدی باشند به شیوه موزیسین‏ های پاپ دچار شده تا مطرح بشوند و مدام در نظر مردم باشند. در نتیجه این جابه‌جایی‏‌ها به وجود آمده است.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 14:01

۱۷۵۳۰۴۳محمد معتمدی: یک ماه قبل از ماه مبارک رمضان سال هشتاد و هشت از سوی یکی از مدیریت های محترم صدا و سیما به بنده پیشنهاد خواندن «ربنا» با شرایط بسیار خوب داده شد که بنده بخاطر شرایط خاص آن سالها و جلوگیری از برداشت های حاشیه ای و احترام به اساتید عزیز این پیشنهاد را نپذیرفتم.

محمد معتمدی که در روزهای اخیر به دلیل انتشار بعضی مناجات ها مورد هجمه عده ای از معترضان قرار گرفته است، در صفحه اینستاگرام خود چنین نوشت:

«دوستان عزیز و یاران همیشگی

این مطلب را فقط بخاطر این می نویسم که امروز یکی از دوستان تصویری از یک صفحه اینترنتی را برای بنده فرستادند که در آن برای فحاشی به بنده مسابقهء پرشوری برگزار شده بود.

قبل از هر چیز خدمتتان عرض می کنم که طبق عادتی قدیمی و درخواست هم میهنان عزیزم هرسال برای ماه مبارک رمضان مناجاتی می خوانم که امسال به دلیل عدم داشتن شرایط جسمی ایده آل هنوز موفق به انجامش نشده ام.

اما ذکر دو نکته را الزامی می بینم تا بعنوان اطلاعاتی درست جهت رفع پاره ای سوء تفاهمات بکار آید.

اول اینکه بنده برای خواندن مناجات ها از هیچ رسانه ای سفارش کار نگرفته ام و فقط برای دل خود و حال شخصی خودم آنها را اجرا کرده ام که تماماً از طریق فضای مجازی و بصورت رایگان منتشر شده اند. فقط در سال گذشته از سوی آستان قدس رضوی پیشنهاد ضبط مناجات جهت پخش در حرم رضوی داشتم که با افتخار و اشتیاق بعنوان برگ زرین زندگی هنری خود پذیرفتم و این تنها مناجاتی بود که برای انجام آن به بنده پیشنهاد داده شد.

دوم اینکه یک ماه قبل از ماه مبارک رمضان سال هشتاد و هشت از سوی یکی از مدیریت های محترم صدا و سیما به بنده پیشنهاد خواندن “ربنا” با شرایط بسیار خوب داده شد که بنده بخاطر شرایط خاص آن سالها و جلوگیری از برداشت های حاشیه ای و احترام به اساتید عزیز این پیشنهاد را نپذیرفتم. لذا اگر بنده قصد جایگزین نمودن صدای خود را داشتم آن پیشنهاد را می پذیرفتم و اتفاقاً این تصمیمی بود که حتی پیشینیان بنده نیز در شرایطی مشابه نگرفته بودند.

متاسفم که در روزگاری زنده ام که خواندن، آن هم خواندن مناجات از نگاه برخی جرم محسوب می شود و دستاویزی برای ترور شخصیت هنرمندان.

امیدوارم روزی به سطحی از فرهنگ برسیم که بپذیریم پاسداشت هیچ حنجره ای در خاموشی حنجره ای دیگر نیست.

امیدوارم اطلاعات فوق هم برای مخاطبین عزیزم و هم برای جریان هایی که قصد تخریب بنده را دارند مفید واقع گردد.

به قول حضرت حافظ:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن»

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 180 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:29

Habib Khazaeifar - Istadeh Dar Ghobarموسیقی تیتراژ پایانی فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» اثری از «حبیب خزائی‌فر» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» منتشر شد و در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، «ایستاده در غبار» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی «محمدحسین مهدویان» و تهیه‌کنندگی «حبیب‌الله والی‌نژاد» محصول سال ۱۳۹۴ است. این فیلم که در مورد حاج احمد متوسلیان تهیه شده است، برای حضور در بخش نگاه نو سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب شد. ایستاده در غبار به خاطر خلاقیت‌های کم‌نظیر فیلم سازانش، مورد توجه عموم و منتقدین قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۴ را از آن خود کرد.

در ادامه می‌توانید موسیقی تیتراژ پایانی «ایستاده در غبار» را با اجازه صاحب اثر و از طریق سایت «موسیقی ایرانیان» آنلاین بشنوید و در صورت تمایل دانلود نمایید.

+دانلود موسیقی تیتراژ پایانی فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» 

آنلاین بشنوید:

http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2016/06/Habib-Khazaeifar-Istadeh-Dar-Ghobar.mp3

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 121 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:29

Babak Radmanesh - Khoda Sabret Bedehقطعه «خدا صبرت بده» با صدای «بابک رادمنش» خواننده موسیقی پاپ کشورمان، منتشر و در دسترس مخاطبین قرار گرفت.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، این قطعه از آلبوم «وای از جدایی» منتشر شده و بابک رادمنش کار ساخت ملودی، تنظیم و سرایش ترانه «خدا صبرت بده» را برعهده داشته است.

در ادامه می‌توانید این قطعه را با اجازه صاحب اثر و از طریق سایت «موسیقی ایرانیان» آنلاین بشنوید و در صورت تمایل دانلود نمایید.

+دانلود قطعه «خدا صبرت بده» 

آنلاین بشنوید:

http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2016/06/Babak-Radmanesh-Khoda-Sabret-Bedeh.mp3

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 12:29

پگروه کنسرت آنلاین برنامه بلند مدتی که مدنظر قرار داده علاوه بر برگزاری کنسرت های مختلف آنلاین می خواهد تئاتر آنلاین هم برگزار کند.

آزاده باقری: شکل گیری کنسرت آنلاین با چالش ها و فرصت های جدید شکل گرفت، مانند یک بمب خبری صدا کرد و بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی به آن پرداختند. ۱۲ خردادماه در مراسمی که با کنسرت علی قربانی همراه بود از این پدیده رونمایی شد. حالا بعد از دو هفته از گذشت این ماجرا تا حدودی تب خبری شکل گیری کنسرت آنلاین فروکش کرده است. البته برنامه های زیادی در راه است و قرار نیست همه چیز به اتفاق دو هفته پیش ختم شود. به همین دلیل ما هم به سراغ عوامل این پروژه رفتیم تا کمی دقیق تر از برنامه های آینده شان و اینکه قرار است کنسرت آنلاین چه دست آوردی برای جامعه هنری کشور داشته باشد پرس و جو کنیم. حامد عنقا، مدیر پروژه کنسرت آنلاین کشور است و در کنار توضیحاتی که درباره کنسرت آنلاین داد خبر از مقدمات شکل گیری تئاتر آنلاین هم می دهد.

ورود ده هزار نفر به سامانه کنسرت آنلاین

جرقه شکل گیری سامانه ای با عنوان کنسرت آنلاین به یک سال پیش برمی گردد. از همان زمان نیز اتاق فکری تشکیل و به دنبال راهی بودند تا بتوانند چنین فکری را به مرحله اجرایی شدن برسانند. البته بماند لذتی که در دیدن کنسرت در فضای واقعی است در دیدن یک کنسرت از طریق شبکه های اینترنتی وجود ندارد؛ اما اتفاق خوشایندی است برای خانواده هایی که شاید در توان شان خرید بلیط های کنسرت نباشد. حامد عنقا، مدیر پروژه کنسرت آنلاین است و درباره آنچکه بعد از رونمایی از سامانه شان رخ داده می گوید: «زمانی که تصمیم به رونمایی از کنسرت آنلاین گرفتیم تصورمان بر این بود ۳ تا ۶ ماه طول خواهدکشید تا چنین پدیده ای را چه مردم و چه جامعه فرهنگی و هنری و چه اصحاب رسانه بپذیرند؛ اما دیدیم که بعد از رونمایی با واکنش های زیادی از سوی این سه دسته روبرو شدیم. به طوری که در همان شب ۱۰ هزار نفر وارد سامانه کنسرت آنلاین شدند.»

برگزاری دومین کنسرت آنلاین در روزهای ماه رمضان

علیرضا قربانی، اولین خواننده بود که سبک کنسرت آنلاین را مورد محک قرار داد و در روز ۱۲ خرداد به روی صحنه رفت. برای او نیز به عنوان خواننده ای که سال های سال است در این عرصه فعالیت می کند پدیده کنسرت آنلاین جذاب و قابل توجه است به طوری که می پذیرد به عنوان اولین خواننده خودش را در معرض چنین پدیده نوظهوری قرار دهد. آنطور که حامد عنقا می گوید قرار است از این به بعد خواننده های مطرح دیگری همچون قربانی در این کنسرت آنلاین شرکت کنند. حتی با چند تن از خواننده های پاپ و سنتی نیز قرارداد بسته شده است تا درموقع تعیین شده اجرای خود را داشته باشند: «با اینکه برنامه ریزی ها به گونه ای بوده که اجراهای اصلی بعد از ایام ماه مبارک رمضان آغاز شود؛ اما به دلیل توجه بالا به این اتفاق قرارمان بر این شد تا یکی از اجراهای اصلی را در همین روزهای مبارک داشته باشیم.»

مردم با موسیقی ارتباط بی واسطه دارند

موسیقی یکی از غریزی ترین نیازهای انسان امروزی است و به عنوان بی واسطه ترین هنر شناخته می شود که مردم می توانند با حس شان ارتباط برقرار کنند. بنابراین استقبال آنها نیز نمی تواند اتفاق نادر و شگفت انگیزی به حساب آید. مدیر پروژه کنسرت آنلاین به همین موضوع معتقد است و می گوید: «استقبال مردم خوب بود چون داریم درباره موسیقی حرف می زنیم. در هر موقعیتی که باشید بخشی از شما با موسیقی ارتباط برقرار می کند. در هر کشوری موسیقی یکی از عوامل اصلی زندگی شان است. کشورهایی داریم که هنر در آنها صفر است. مثلا کشورهایی در دنیا هستند که سینما ندارند، تئاتر ندارند؛ اما همه آنها موسیقی دارند. یعنی از بدوی ترین نقاط آفریقایی تا متمدن ترین کشورهای جهان موسیقی به سبک خودشان جریان دارد. طبیعی است با آن ارتباط مستقیم برقرار کنند.»

۶ ماه دیگر برای جامعه جذاب نباشیم این اشکال جامعه نیست، اشکال از ماست

یکی از اتفاقاتی که شاید بتوان آن را پیش بینی کرد خاموش شدن این تب تند جذابیت کنسرت آنلاین است و اینکه شاید ممکن است خیلی سریع برای مردم این سامانه به یک اتفاق عادی تبدیل شود. عنقا در واکنش به این پیش بینی می گوید: «کنسرت آنلاین برای آنکه بتواند موفق عمل کند از یک تیم قوی متشکل از بخش فنی، دو شرکت مهم مخابراتی، کمیته رسانه، کمیته برندینگ، متخصصان حوزه موسیقی و چند مجموعه هنری بهره گرفته است. این تیم شکل گرفته برای آنکه تولیدمان ماندگار باشد و عمری مثلا ۶ ماهه نداشته باشد. چون اگر ۶ ماه دیگر برای جامعه جذاب نباشیم این اشکال جامعه نیست، اشکال از ماست. به همین دلیل فکر کرده ایم که روز به روز محصول بهتری ارائه دهیم تا جذابیت برای مخاطب بیشتر شود. چون واقعا ممکن است برای مردم الان جذابیت داشته باشد و این جذابیت به سرعت به یک امر عادی بدل شود.»

سابقه کنسرت آنلاین در دنیا

کنسرت آنلاین اتفاقی نیست که برای اولین بار در دنیا رخ داده باشد و از این سبک کنسرت ها در کشورهای دیگر دنیا به شکل های مختلف برگزار شده است. در همین خصوص مدیر پروژه کنسرت آنلاین می گوید: «سال هاست با این سبک جلسات آنلاین زیادی تشکیل شده است و البته کنسرت آنلاین نیز داشته ایم. معروف ترین کنسرت آنلاین مربوط به کمپانی اپل بود که برای آیتونز برگزار کرد و ۱۶ هزارنفر همزمان این کنسرت را می دیدند و گروه های بزرگ موسیقی بعد از سال ها کنار هم قرار گرفتند و برنامه اجرا کردند. البته برگزاری کنسرت آنلاین در دنیا خیلی کم رخ می دهد چون در خارج از کشور امکان دسترسی مخاطب ها به محصول فرهنگی با ایران فرق دارد. شاید برگزاری کنسرت آنلاین آنقدر که نیازش در داخل کشور احساس می شود در کشورهای دیگر این نیاز احساس نشود.»

کنسرت آنلاین به دلیل لغو کنسرت ها شکل نگرفته است

برخی از رسانه ها علت شکل گیری کنسرت آنلاین را به دلیل لغو کنسرت های اخیر دانستند اما عنقا چنین چیزی را کاملا تکذیب کرد و انتشار این اخبار را شیطنت های رسانه ای دانست و گفت: «دلیل شکل گیری کنسرت آنلاین هیچ ربطی به کنسل شدن کنسرت های اخیر ندارد. در سال چندصد کنسرت در شهرهای مختلف برگزار می شود؛ اما در بین آنها نیز ممکن است سه یا چهارتای آن کنسل شود که تعدادی از آنها دلیل دارد و تعدادی هم خیر. ساده انگاری است اگر فکر کنیم شکل گیری کنسرت آنلاین به این دلیل باشد. سامانه کنسرت آنلاین در حال حاضر با همکاری شبکه های اصلی مخابرات کشور کار می کند و مورد حمایت قرار می گیرد. یعنی به رسمی ترین و قانونی ترین شکل ممکن.»

با سرعت کم اینترنت هم می توانید کنسرت آنلاین را تماشا کنید

از آنجایی که برخی از منتقدان به سرعت کم اینترنت در کشور گلایه مند هستند تصورشان بر این است که کنسرت آنلاین نمی تواند با چنین سرعت کم اینترنت موفق باشد؛ اما عنقا نظر دیگری دارد و می گوید: «نوع استفاده از این سامانه به این شکل است که کاربران با یک آی‌پی مشخص بر روی دستگاه‌های مختلف از جمله گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، پی‌سی، تلوزیون‌های هوشمند و … می‌توانند کنسرت را به صورت آنلاین و مشاهده کنند و تفاوت سامانه‌ای که ما طراحی و راه‌اندازی کردیم این است که سامانه فعالیت خودش را با سرعت کاربر تنظیم می‌کند. شما وقتی از حداقل دسترسی به اینترنت برخوردار باشید، این سامانه ماست که خودش را با کاربر هماهنگ می‌کند و کاربر مشکل خاصی برای دیدن اجرا نخواهد داشت.»

آنچه در آینده خواهید دید….

کنسرت آنلاین گام نخستی است که فعلا موفق عمل کرده است و باید شاهد آن باشیم که در ادامه چقدر می تواند موفق تر عمل کند. عنقا در پایان خبر از تئاتر آنلاین می دهد و می گوید: «گروه کنسرت آنلاین برنامه بلند مدتی که مدنظر قرار داده علاوه بر برگزاری کنسرت های مختلف آنلاین می خواهد تئاتر آنلاین هم برگزار کند. البته زمانی که سرویس کنسرت آنلاین به ظرفیت لازم برسد تئاتر آنلاین راه اندازی خواهدشد.»

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 11:15

نیوشا بریمانی

نیوشا بریمانی

نیوشا بریمانی، نوازنده کمانچه و سرپرست گروه «نوشه» که با گروه بین‌المللی «اَریفا» هم همکاری می‌کند، از برنامه‌های پیش روی این گروه خبر داد.

روه «اریفا» یک گروه بین‌المللی است که اعضای آن از ملیت‌های مختلفی از کشورهایی چون آلمان، بلغارستان، چین، هلند، یونان و … هستند. نیوشا بریمانی که در این گروه نوازندگی کمانچه را برعهده دارد درباره همکاری‌هایش با گروه «اریفا» می‌گوید: «چهار سال است که با «اریفا» همکاری می‌کنم و در این مدت حداقل سالی شش کنسرت در کشورهای مختلف برگزار کرده‌ایم. «اریفا» یک گروه بین‌المللی با ملیت‌های متفاوت است که در حقیقت از چهار سال پیش آهنگسازی، تنظیم قطعات و تمرینات پروژه آغاز و انجام شده است. مهرماه سال گذشته آلبومی با نام Arifa & Voices from the east با این گروه منتشر کردیم که ناشر آن کمپانی معتبر «بودا موزیک» فرانسه است و بعد از پخش آلبوم در اولین ماه از سال ۲۰۱۶ در ژانر خود به عنوان بهترین آلبوم منتشر شده در هلند شناخته شد که اتفاق بسیار مهم و بزرگی بود و هنوز هم فروش آن ادامه دارد.»

این نوازنده کمانچه درباره انتشار آلبوم در ایران می‌گوید: «متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم آن را در ایران پخش کنیم. چون تک‌خوان خانم دارد و فعلا که نتوانسته‌ام خواننده آقایی را پیدا کنم که به زبان‌های بلغاری و چینی مسلط باشد. بنابراین فعلاً انتشار آلبوم در ایران را متوقف کرده‌ایم.»

سرپرست گروه «نوشه» که به تازگی با «اریفا» در کشورهای اروپایی کنسرت برگزار کرده، درباره اجرا با این گروه در ایران می‌گوید: «استقبال از کنسرت‌های «اریفا» در اروپا خیلی خوب بوده است و در حال حاضر هم در صددیم تا با این گروه در ایران کنسرت برگزار کنیم که اگر شرایطش مهیا شود امسال روی صحنه می‌رویم و اگر هم امکانش نباشد اردیبهشت سال آینده در روز ملی خلیج‌فارس در ایران به اجرای موسیقی می‌پردازیم.»

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 11:15

khaneh-music-1_1نشست ماهانه خانه موسیقی روز گذشته با اجراهایی از موسیقی نواحی و ملی پیرامون ماه مبارک رمضان در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در ابتدای این نشست حمیدرضا نوربخش -مدیرعامل خانه موسیقی- ضمن خوش‌آمدگویی به حضار گفت: «هدف اولیه جلسات خانه موسیقی دید و بازدید هنرمندان بود که یکشنبه‌های آخر هر ماه را برای این کار در محیط صمیمی و کوچک ساختمان فاطمی در نظر گرفتیم. بعد از آن هم برنامه‌های موسیقی، رونمایی آلبوم و… به آن اضافه شد. دوستان دیگری هم یک روز در پایان هر ماه را ابتدا در موزه موسیقی و بعد در فرهنگسرای ارسباران جمع می‌شدند. با توجه به اینکه بسیاری از مخاطبان این برنامه مشتک بودند از اواخر سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که این برنامه‌ها تجمیع شود که امروز نخستین برنامه آن است. من همیشه دوست داشتم این جلسات رسمیت نداشته باشد و بیشتر جنبه دوستانه و صمیمانه و پر از مهر داشته باشد. خوب است تریبونی در اختیار دوستان هم قرار گیرد که اگر برنامه هنری می‌خواهد ارائه کند و یا  نکته ای را بیان کند میسر باشد.»

مدیرعامل خانه موسیقی در خصوص انتخابات این نهاد که چندی پیش برگزار شد گفت: «علی‌رغم همه فراز و نشیب‌ها و نقد‌ها انتخابات برگزار شد. دوستانی که منتقد بودند متاسفانه اصلا حضور پیدا نکردند و کسانی که احساس تعهد و انگیزه داشتند خوشبختانه حضور پیدا کردند و یک انتخابات پرشور برگزار شد. انتخابات اغلب کانون‌ها به نوبت دوم کشیده شد و به همین دلیل انتخابات به طول انجامید اما در نهایت اعضای جدید هیئت مدیره کانون‌های خانه موسیقی با رای اعضا مشخص شدند.»

او همچنین به این مساله اشاره کرد که در طول این ۱۵سال اولین باری بود که بر انتخابات خانه موسیقی نظارت می‌شد. به هر حال ما فکر می‌کردیم که اگر نهاد مستقلی هستیم و داعیه این را داریم که نمی‌خواهیم دولتی باشیم، با فشارهای دوستان منتقد قبول کردیم که بخشی از دولت بیاید بر انتخابات نظارت کند. خوشبختانه این اتفاق افتاد و معترضی هم وجود نداشت.  جای تقدیر و تشکر از همه کسانی که در انتخابات شرکت کردند . هم کسانی که خود را در معرض رای گذاشتند. نوربخش با اشاره به انفعال منتقدان در انتخابات خانه گفت: «عافیت طلبی کار راحتی است و اینکه کسی بخواهد فقد نقد کند ولی خودش در معرض هیچ نقدی قرار نگیرد ساده ترین راهی است که می‌توان برگزید. ولی کسانی که حاضرند و در این معرکه می‌آیند وخود را در معرض رای دیگران می‌گذارند چیز بسیار با ارزشی است و جای تقدیر و تشکر دارد. بخصوص برای پیشکسوتان و بزرگانی که به عرصه آمدند مانند استاد پورتراب که استاد همه ما هستند و با پیگیری و انگیزه خود را در معرض رای گذاشتند. البته برخی از دوستان هم مشغله‌های فراوانی داشتند که نیامدند. باید از کسانی که در انتخابات هم شرکت کردند تشکر کرد زیرا بخش زیادی از اعضای خانه موسیقی منفعل هستند .امیدواریم در این دوره جدید از این انفعال همه خارج شوند و همه به عنوان موتور محرک این نهاد باشیم و کار‌های زیادی را انجام دهیم.»

او همچنین اضافه کرد: «امسال از تمام ابزاری که می‌توانستیم از جمله کانال تلگرام، پیامک، سایت خانه موسیقی، اطلاعیه‌ها و گفتگوها و خبرهای متعدد کمک گرفتیم تا اطلاع رسانی خوبی برای انتخابات داشته باشیم. ارتباط با اعضا باید دو سویه باشد. اگر کسی عضوخانه موسیقی است پذیرفته نیست که حتی ماهی یکبار هم سری به سایت خانه موسیقی نزند.»

نوربخش در بخش دیگری از سخنانش به بحث لغوکنسرت‌ها اشاره کرد و گفت: «سال گذشته هم یک بار با دستور دادستانی کنسرتی لغو شد ودر آن موقع به دادستان کل کشور نامه ای نوشتم و پیگیری‌های فراوانی کردیم وقول دادند که دیگر این اتفاقات نیافتد اما متاسفانه دوباره کنسرتی با دستور دادستانی لغو شد. این پیگیری‌های ما مستقل از وزارت ارشاد ادامه داشته و دارد و نامه نگاری هایی داشتیم و پیگیری‌ها ادامه دارد.  این وجهی که نیروی انتظامی از سالن‌های کوچک مانند ارسباران اخذ می‌کند یک جفا است. بهمن ماه سال گذشته یک جلسه در دفتر فرمانده انتظامی تهران داشتیم. آن جلسه به مناسبت جشنواره موسیقی فجر بود در آنجا این مساله را من با جدیت با آقای ساجدی نیا مطرح کردم و ایشان هم قول دادند که سالن‌های کمتر از پانصد نفر شامل دریافت وجه نشود. یکیدو هفته گذشته متاسفانه متوجه شدیم که این اتفاق دوباره افتاده که هفته پیش من این را طی نامه ای دوباره به آقای ساجدی نیا اطلاع دادم و یک نامه ای از ایشان گرفتیم که از سالن‌های فرهنگسراها نیروی انتظامی وجهی دریافت نکند وامیدوارم دوباره این اتفاق نیافتد. »

نوربخش در ادامه صحبت هایش گفت: «متاسفانه هنرمند عزیز حبیب محبیان را از دست دادیم .هنرمند بی حاشیه ونجیبی که چند سال گذشته به ایران آمد و علی‌رغم وعده ووعیدهای دولت قبل نتوانست فعالیت هایش را در اینجا پیگیری کند. ایشان هم در یک روستایی انزوا گزید و زندگی اش را می‌کرد و متاسفانه از مردمش جدا شد و از دنیا رفت. خانه موسیقی از ابتدا پیگیر این مساله بود و به دلایلی تشییع وتدفین وی در تهران برگزار نشد ولی مراسم یادبود ایشان را با پیگیری هایی که داشتیم روی یکشنبه رد مسجد جامع شهرک غرب برگزار خواهیم کرد.»

در ادامه محسن ثقفی -عضوکانون آهنگسازان و از منتقدان خانه موسیقی- گفت: «من به نمایندگی از کسی اینجا صحبت نمی‌کنم ولی جزو کسانی بودنم که به عملکرد و نه کلیت خانه موسیقی انتقاد داشتم، در مورد انتخابات و نظارت بر آن باید بگویم ما خواهان مشارکت ونظارت یک هیئت مرضی الطرفین در انتخابات خانه موسیقی و اصلاح آئین نامه انتخابات بودیم. متاسفانه این اتفاق نیافتاد و کسانی که منتقد خانه موسیقی بودند به دلیل کاهلی و عملکرد نادرست، نشد به این برسیم و فقط هیئت نظارتی از طرف ارشاد تشکیل شد که این خواست ما نبود. متاسفانه این صحیح است که بخش زیادی از منتقدین علی‌رغم آنکه می‌خواستند در انتخابات شرکت کنند ولی در مرحله آخر به این نتیجه رسیدند که به دلیل برآورده نشدن آن هیئت مرضی الطرفین، در آن شرکت نکردند.»

او در پایان درباره امضاهایی که در جهت حمایت از دکتر ساسان فاطمی جمع آوری شده بود گفت: من جزو کسانی بودم که آن امضاها را جمع آوری کردم چون فکر می‌کردیم مساله ای که مربوط به خانه موسیقی و اعضای خانه موسیقی است نباید از طریق شکایت به مراجع قضایی پیگیری شود. همه آن امضا‌ها واقعی هستند.
پس از این سخنان گروه «آوای موج» بخش‌هایی از موسیقی بوشهر و برخی مقامهای مرتبط با ماه مبارک رمضان وهمچنین شادمانه‌های این منطقه را به اجرا در آورد. اعضای این گروه محسن آقایی (مدیر گروه)، سیاوش میهن آزاد (دمام)، علیرضا فرحی بزرگ (دمام)، سهند امامزاده ای (خواننده) بودند. «دم دم سحری» از شاخص ترین نغمات موسیقی رمضان است.

سپس پیمان بزرگ نیا، پژوهشگر موسیقی نواحی پشت تریبون قرار گرفت و مختصری درباره گروه‌های اجرا کننده در این نشست توضیح داد: «در مورد موسیقی رمضان در ایران تحقیقات زیادی انجام شده است. در تمامی نقاط ایران بخشی که از آن می‌توانیم به عنوان موسیقی رمضان نام ببریم می‌توام به دم دم سحری اشاره کرد که یک مقام فراخوان بود. مناجات‌ها و ذکر هایی که مربوط به ماه رمضان است در هر منطقه اجرا می‌شود. در تمامی نواحی ایران در بخش‌های مختلف مذهبی مثل محرم آئین‌های خاصی داریم ولی در رمضان بر اساس پژوهشهای بعمل آمده آنچنان چیزی به عنوان موسیقی رمضان، موسیقی ای که چارچوب و تعریفی داشته باشد نداریم. برخی از واژه‌ها را در برخی کتاب‌ها به عنوان گلدسته خوانی یا نقاره نوازی رمضان می‌خوانیم. اینها همان نغمه هایی است که خنیاگران در مناسبت‌های و همنشینی‌ها اجرا می‌کنند و در ماه رمضان هم همان نغمات را اجرا می‌کنند.»

در ادامه گروه «هوره» از استان لرستان به روی صحنه آمد و قطعاتی را از جمله موسیقی مرتبط با ماه مبارک رمضان به اجرا در آورد. پایان بخش برنامه‌های نشست ماهانه خانه موسیقی اجرای «مناجات سحری» توسط قاسم رفعتی (خواننده و مدرس پیشکسوت آواز ایرانی) بود که بسیار مورد توجه حضار قرار گرفت.  در پایان نشست با توجه به نزدیک شدن به لحظات افطار، مولوی(مجری برنامه) یک داستان از مثنوی معنوی را برای حضار قرائت کرد و سپس از میهمانان پذیرایی شد.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 134 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 11:15

۲۱۱۲۰۴۳تصویربرداری بخش اول مجموعه موسیقایی «گپ» با حضور ۱۰ تن از خوانندگان کشورمان به پایان رسید.

تصویر برداری بخش اول مجموعه موسیقایی «گپ» با حضور خوانندگانی همچون فرمان فتحعلیان، بابک رادمنش، محمد معتمدی، وحید تاج، علیرضا روزگار، امید جهان، حسین استیری، شهاب بخارایی، حسین توکلی و امیر مولایی به پایان رسید. این در حالی است که بخش دوم مصاحبه های این خوانندگان به زودی با حضور علاقمندان به موسیقی کشورمان ضبط خواهد شد.

سید یاسر فقیهی کارگردان مجموعه موسیقایی «گپ» گفت: امیدواریم این مجموعه موسیقایی گامی مثبت درارتقای فرهنگ خوب شنیدن موسیقی با شناخت مخاطبان از هنرمندان و خوانندگان خوب موسیقی کشور محسوب شود. البته بعد از پخش و پایان سری اول این مجموعه هر ماه از طریق شبکه نمایش خانگی با یکی از خوانندگان محبوب کشورمان، مهمان خانه های ایرانیان عزیز خواهیم بود.

به گفته حمید اسکندری مجری طرح، قسمت آخر این مجموعه موسیقایی در یک مراسم با شکوه  با حضور خوانندگان، هنرمندان سینما، تلویزیون و تعدادی از مسئولان کشور ضبط  خواهد شد.

عوامل تولید این مجموعه عبارتند از نویسنده و کارگردان: سید یاسر فقیهی، مشاور کارگردان: سامان مقدم، کارشناس و مشاور موسیقی: محمد کلهر، دستیار کارگردان: روح الله طلایی، مدیر صدابرداری: محمد امامی، تصویر برداران: محمود پری، مجری قسمت های پلاتو: منوچهر اکبرلو، مدیر تولید:سعید صادقی، عکاس: آرش شاه محمدی، مدیر روابط عمومی: مجید معافی، مجری طرح:حمید اسکندری، تهیه کننده:مهدی رضوانی، صاحب اثر: سید یاسر فقیهی.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 152 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 17:25

۵مراسم هفتمین روز درگذشت حبیب محبیان؛ امروز صبح (۳۰ خرداد) در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شد.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» به نقل از ایرنا، حمید رضا نوربخش روز یکشنبه در مجلس بزرگداشت زنده یاد حبیب محبیان خواننده فقید موسیقی پاپ در مسجد جامع شهرک غرب افزود: «حبیب هنرمندی نجیب و فرهیخته بود که در طول زندگی هنری خویش هیچگاه به ابتذال آمیخته و آلوده نشد.»

وی در این مراسم که انبوه دوستداران این خواننده از ورود به مسجد بازماندند، ضمن تسلیت به هواداران حبیب محبیان و خانواده وی گفت: «درگذشت حبیب محبیان ضایعه ای بزرگ برای جامعه هنری ما به شمار می رود.»

نوربخش افزود: «حبیب محبیان هنرمندی بی حاشیه و بی آزار بود که همواره در مسیر مشخص خویش گام برمی داشت و افزون بر این ترانه های وی دارای مفاهیم ارزشمندی بود.»

مدیرعامل خانه موسیقی درباره بازگشت حبیب به ایران نیز گفت: «مرحوم محبیان چند سال پیش با امید به ادامه فعالیت در میهن خویش و براساس وعده های دولت قبل به ایران آمد اما متاسفانه آن وعده ها هیچ گاه محقق نشد.»

نوربخش توضیح داد: «این را هم باید بگویم که در دولت جدید، مرحوم حبیب درخواستی برای فعالیت موسیقیایی نداشت و شاید اگر درخواست خویش را اعلام می کرد امکان فعالیت هنری برای او فراهم می آمد اما به گمان من شاید وی به سبب نجابت خویش دیگر از ادامه فعالیت کناره گرفت.»

وی گفت: «خانه موسیقی پیگیر برگزاری مراسم تشییع و ترحیم حبیب محبیان بود اما به هر روی خوشبختانه تشییع و خاکسپاری وی با حضور قدرشناسانه مردم در رامسر انجام شد. علی مرادخانی (معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز از نخستین دقایق اعلام خبر درگذشت زنده یاد محبیان پیگیر کارهای او بود.»

نوربخش گفت: «از همه مردم علاقه مند به حبیب محبیان و موسیقی که در مراسم وی شرکت کردند تشکر ویژه دارم و بسیار شرمنده مردمی هستیم که در بیرون از مسجد ایستاده اند و به دلیل جلوگیری از ازدحام جمعیت، اجازه ورود به تالار به آنان داده نشد.»

* حبیب هیچگاه مجذوب فضای موسیقی لس آنجلس نشد
حجت الاسلام فخرالدین صابری نماینده اسبق مردم تنکابن و رامسر در مجلس شورای اسلامی نیز دیگر سخنران مجلس درگذشت حبیب محبیان بود.

وی که کلام خود را با خواندن ترانه «من مرد تنهای شبم» از ترانه های معروف زنده یاد محبیان آغاز کرد، گفت: «حبیب محبیان هنرمندی متعهد و میهن پرست بود که در طول عمر ۶۳ ساله خود توانست استعدادها و خلاقیت خویش را در عرصه هنر شکوفا کند و با خوش نامی و محبوبیت فراوان در میان مردم از این عالم به عالم دیگر سفر کرد.»

وی افزود: «حبیب در سال هایی که در لس آنجلس زندگی می کرد هیچگاه مجذوب فضای موسیقی لس آنجلس نشد و همواره براساس «حب الوطن من الایمان» عاشق و خواهان بازگشت به میهن خویش بود، از این رو همواره استقلال کاری و فکری خویش را حفظ کرد تا این که پس از مساعدت دولت قبل به ایران آمد اما متاسفانه هیچ گاه نتوانست فعالیت موسیقی خویش را در ایران از سر بگیرد و من از این بابت که امکان ادامه فعالیت برای او فراهم نشد بسیار متاسفم.»

وی ادامه داد: «زمانی که حبیب در روستای نیاسته رامسر زندگی بی حاشیه خود را پی می گرفت، آنچنان مردمی زندگی می کرد و در سیر و سلوک با مردم چنان مهربانانه عمل می کرد که مردم نیاسته او را حبیب ما می خواندند نه حبیب محبیان؛ و این مردم داری از ویژگی های برجسته مرحوم محبیان بود.»

وی با اشاره به نارضایتی وزیر ارشاد از لغو کنسرت ها، از پیش آمدن اتفاق های این چنین در عرصه موسیقی ابراز تاسف کرد و گفت: «ما معتقدیم مرتضی پاشایی عزیز و حبیب محبیان هم اکنون در جوار رحمت پروردگار از عنایت خداوند بهره مند هستند و امیدوارم خداوند روح حبیب محبیان را که ترانه ای نیز در وصف غدیر خوانده و همین طور روح مرتضی پاشایی و همه هنرمندان سفر کرده را قرین رحمت خویش سازد.»

از جمله چهره های شناخته شده حاضر در مجلس بزرگداشت زنده یاد حبیب محبیان می توان به سعید شهروز، مهدی یراحی، امیر تاجیک، احمد ایرندوست، رضا بفشه خواه و پدر زنده یاد مرتضی پاشایی نام برد.

مجلس بزرگداشت روانشاد حبیب محبیان با حضور انبوه مردم و علاقه مندان این خواننده فقید در حالی آغاز شد که در خیابان های اطراف مسجد جامع شهرک غرب ازدحام کرده و خواهان ورود به مسجد بودند، اما گروه تشریفات مانع ورود آنان به مسجد شدند. از این رو شماری از علاقه مندان حبیب در بیرون مسجد به شکل دسته جمعی ترانه های زنده یاد محبیان را زمزمه کردند.

حتی شماری از خبرنگاران که کارت ویژه این مراسم برای آنان صادر نشده بود نیز اجازه ورود به مسجد را پیدا نکردند.

این در حالی بود که شمار صندلی های خالی داخل تالار مسجد بسیار بالا و برای همه مشهود بود.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 134 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 17:25

monajatقطعه صوتی «مناجات در رمضان» با آواز «حمید اسدشیر» و «رضا حسین پور» به مناسبت ماه مبارک رمضان، منتشر و در دسترس مخاطبین قرار گرفت.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، این قطعه در دستگاه سه گاه و بروی کلام «عطار نیشابوری» تولید شده که آواز ابیات اول و چهارم برعهده حمید اسدشیر بوده و رضا حسین پور ابیات دوم و سوم را اجرا کرده است.

شایان ذکر است که «حمید اسدشیر» و «رضا حسین پور» هر دو در حال تکمیل آلبوم های مستقل اشان برای انتشار در بازار موسیقی کشور هستند.

در ادامه می توانید «مناجات در رمضان» را با اجازه صاحب اثر و از طریق سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، آنلاین بشنوید و در صورت تمایل دانلود نمایید.

+دانلود قطعه صوتی «مناجات در رمضان» 

خداوندا درین وادی از آن سرگشته می‌پویم
که دری گم شده است از من درین دریای ظلمانی
خداوندا درین وادی برافراز از کرم ماهی
مگر گم‌کردهٔ خود بازیابد عقل انسانی
خداوندا به حق آنکه می‌داری تو او را دوست
که این شوریده خاطر را نجاتی ده ز حیرانی
خدایا جانم آنگه خواه کاندر سجده‌گه باشم
ز گریه کرده خونین روی و خاک‌آلوده پیشانی

آنلاین بشنوید:

http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2016/06/MonajatAsadshir-Hoseinpoor.mp3

monajat

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 16:20

۲۰۰۲۹۳۱خواننده پیشکسوت اپرا و موسیقی کلاسیک ایرانی در تشریح تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود از همکاری با یک ارکستر غیر دولتی و انتشار دو آلبوم جدید خبر داد.

رشید وطن‌دوست خواننده آذری‌زبان درباره تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود بیان کرد: غیر از تدریس خوانندگی، برنامه ریزی هایی همراه با علیرضا شفقی نژاد رهبر ارکستر و آهنگساز انجام داده ام تا کنسرتی از قطعات منتخب فارسی و آذربایجانی که بیشتر جنبه محلی دارد، اجرا کنیم. در این کنسرت که قرار است با تنظیم گروه کر نیز صورت پذیرد برنامه های متفاوتی را برای مخاطبان پیش بینی کرده ام که امیدوارم مورد پسند آنها قرار گیرد، البته هنوز زمان و مکان دقیق کنسرت مشخص نیست و طی هفته‌های آینده درباره آن اطلاع رسانی خواهد شود.

خواننده ارکستر موسیقی ملی کشورمان ادامه داد: فعلا فعالیت و یا پیشنهادی برای حضور در ارکستر موسیقی ملی ندارم اما چندی پیش دو قطعه از استاد امیراف و توفیق قلی اف را به علی اکبر قربانی دستیار استاد فرهاد فخرالدینی تحویل داده ام تا تنظیم جدیدی از این دو قطعه زیبا داشته باشد و اگر فرصتی هم پیش آمد بتوانیم این دو قطعه را در بین قطعات آینده ارکستر جای دهیم تا آنها را در یکی از کنسرت ها اجرا کنیم.

وی درباره وضعیت آلبوم های جدید خود در عرصه موسیقی بیان کرد: آلبوم موسیقی «به او بگویید» با ترکیبی از ۱۸ قطعه کلاسیک به زبان ایتالیایی مدتی است که آماده انتشار است. در این آلبوم علاوه بر خوانش قطعاتی به زبان ایتالیایی، یک قطعه به زبان آلمانی اجرا شده که برای من تجربه متفاوتی بود. همچنین آلبوم دیگری به نام «آیریلیق» (جدایی) هم در دست انتشار دارم که قرار است توسط موسسه «ترنم نی» در دسترس علاقه مندان موسیقی قرار بگیرد.

وطن‌دوست در پایان عنوان کرد: در این آلبوم ۱۲ قطعه با موسیقی علی سلیمانی و فرهاد ابراهیمی و نوازندگی پیانو صادق چنگیزاف برای مخاطبان موسیقی ارائه شده است. یکی از ویژگی‌های این آلبوم که توسط شرکت «ترنم نی» منتشر می‌شود نوازندگی شگفت‌انگیز چنگیز اف در مقام پیانیست است که شیوه منحصر به فردی است و فکر می‌کنم برای علاقه‌مندان موسیقی آذربایجانی جالب توجه باشد.

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 15:19

photo_2016-06-19_12-07-40موزیک ویدیو گروه موسیقی «قانون» با عنوان «سودا یولاری sevda yolları» و به سرپرستی «مهدی فراهانی» منتشر و در دسترس مخاطبین قرار گرفت.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، گروه موسیقی «قانون» به سرپرستی «مهدی فراهانی» نوازنده و مدرس این ساز فعالیت خود را با انتشار موزیک ویدیو «سودا یولاری» آغاز کرد. آهنگساز این اثر «göksel baktagir» است و مهدی فراهانی به عنوان نوازنده قانون و تنظیم کننده در این اثر حضور دارد، لیلاعابدی، لیلاسرلک، فرشته مرادی، مهتاب نوری و سمانه عبدالرضایی به عنوان نوازنده های قانون در کنار رادین رفیع زاده (درامز) در موزیک ویدئوی «سودا یولاری» به هنرنمایی پرداخته اند. همچنین محمد زرنوش نیز کار ضبط، میکس و مسترینگ را انجام داده است.

«مهدی فراهانی» درباره رویکرد گروه «قانون» گفت: «این گروه تصمیم دارد در درجه اول با رویکرد شناساندن و معرفی ساز قانون که از سازهای فراموش شده ی دهه ای اخیر در ایران می باشد موزیک ویدیو هایی از تمامی سبک ها و آثار بین المللی و آهنگسازان معروف این ساز پخش کند،هدف اصلی ما هم معرفی این ساز به طور ویژه و پرداختن به وسعت و توانایی این ساز برای اولین بار در سبک های مختلف می باشد که در آینده کنسرت های این گروه نیز برگزار می شود.»

شایان ذکر است که معنای «سودا یولاری sevda yolları» به فارسی «جاده های عشق» است.

در ادامه می توانید موزیک ویدیو گروه موسیقی «قانون» با عنوان «سودا یولاری» را با اجازه صاحب اثر و از طریق سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» آنلاین ببینید و در صورت تمایل دانلود نمایید.

+دانلود «سودا یولاری» با کیفیت بالا

آنلاین ببینید (کیفین خوب):

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 15:19

عکس از بهمن بابازادهمحمد محبیان پسر حبیب برای بزرگداشت پدر وارد ایران شد (عکس)

«محمد محبیان» پسر «حبیب» برای مراسم بزرگداشت پدرش که ۳۰ خرداد ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲ صبح در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار می شود، وارد ایران شده است.

photo_2016-06-19_10-22-11

منبع: موسیقی ما

0 دیدگاه برای این خبر “عکس از بهمن بابازاده”

پاسخ دهید

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 13:45

بیستمین برنامه هزارصدا

بیستمین برنامه هزارصدا

مریم بهرامیان: بیستمین برنامه هزارصدا، با داوری «بنیامین»، «فرید احمدی» و «امیر قدیانی» و اجرای افتخاری «تورج شعبانخانی» برگزار شد.

به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، بیستمین برنامه هزارصدا عصر روز جمعه بیست و هشتم خرداد ماه، با داروی بنیامین بهادری به عنوان کارشناس خوانندگی، فرید احمدی به عنوان کارشناس ترانه و امیرقدیانی به عنوان کارشناس آهنگسازی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد و در آن یک خواننده موسیقی سنتی که از شاگردان حسین علیشاپور است به عنوان نفر اول انتخاب شد.

در این برنامه که درست در روز هفتم درگذشت حبیب محبیان برگزار می شد، همچنین علی احمیان که یک خواننده جوان و خوش آتیه موسیقی راک است، قطعه مادر حبیب را به زیبایی اجرا کرد.

در ایتدای این برنامه، آرش نصیری، بنیان گذار، مدیر و مجری هزار صدا، شعر «به شب نشینی خرچنگ های مردابی/ چگونه رقص کند ماهی زلال پرست» استاد محمدعلی بهمنی را قرائت کرد. سپس تیتراژ برنامه پخش شد. آهنگ تیتراژ این برنامه، «امامزاده» این خواننده ی فقید بود که پخش آن مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. سپس مجری از مصطفی پاریزی، نفر برتر برنامه قبل دعوت کرد که به عنوان مهمان، اجراهای این برنامه را آغاز کند. پس از آن کارشناسان برنامه روی صحنه دعوت شدند. بنیامین بهادری در ابتدای صحبتش در پاسخ به اینکه چرا تبلیغ این برنامه را در صفحه اینستاگرامش قرار نداده گقت به این پس از سخنان فرید احمدی و امیرقدیانی، برنامه آغاز شد و به ترتیب علی نظاری، ایمان نامی، علی بنیادی، احسان بهرامی، سجاد بازاج، محمدرضا رامزی و کیهان حکمت شعار آثار خود رو اجرا کردند و تحلیل آثار خود را شنیدند. پس از این اجراها کارشناسان، در فاصله اجرای استاد تورج شعبانخانی به شور نشستند و نفرات برگزیده را به این ترتیب انتخاب کردند:

نفر اول: علی بنیادی
نفر دوم: علی نظاری
نفر سوم: احسان بهرامی

قبل از اجرای هر خواننده، فیلم کوتاهی پخش می شد که خواننده بیوگرافی کوتاهی از خود بیان می کرد. علی بنیادی که نفر اول شد خود را از شاگردان حسین علیشاپور و خواننده موسیقی سنتی معرفی کرد که گاهی اوقات هم پاپ می خواند. انتخاب این خواننده به عنوان نفر اول در تیم کارشناسی که در آن ستاره اصلی بنیامین بهادری خواننده مطرح موسیقی پاپ است از نکات جالب این برنامه بود.

قبل از اینکه تیم کارشناسی نفرات برگزیده را انتخاب کنند، تورج شعبانخانی آهنگساز و خواننده قدیمی و نوستالژیک موسیقی پاپ دو قطعه از خود را برای حضار اجرا کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. شعبانخانی وقتی روی صحنه حاضر شد گفت من حال خوشی ندارم و حتما باید سرحال باشم که بخوانم بنابر این فقط یک قطعه می خوانم و قطعه معروف «تو که نیستی» را اجرا کرد. بعد از اتمام این قطعه و با توجه به استقبال خوب تماشاگران و بنیامین بهاری و اعضای گروه کارشناسی که در این فاصله برای تماشای اجرای استاد بین تماشاگران حاضر شده بودند، قطعه نوستالژیک «هنوزم چشمای تو مثل شبای پر ستارست» را اجرا کرد. شعبانخانی پیش از این برنامه در ششمین برنامه از سری برنامه های سال اول برگزاری هزارصدا، در کنار سیدعباس سجادی و امیر شاهرخی به عنوان کارشناس خوانندگی هم حضور به هم رسانده بود. همچنین بنیامین بهادری و فرید احمدی پیش از این در اسفندماه سال ۹۳ یک بار دیگر و در آن زمان به همراه علیرضا میرآقا، آرش سعیدی و علی منصوری داوران برنامه هزارصدا بودند.

بیستمین برنامه هزارصدا

بیستمین برنامه هزارصدا

در یکی از بخش های این برنامه، خواننده یازده ساله یاسین گلشنی که فرزند خواننده تلویزیون عباس گلشنی ست، قطعه ای برای مادر خواند.

این برنامه دومین برنامه از سری جدید برنامه های مسابقه موسیقی هزارصدا در بخش موسیقی پاپ بود.

هزارصدا برنامه ای برای معرفی استعدادها و چهره های جوان و خوش آتیه موسیقی ست که در آن، برخلاف برنامه های معمول استعدادیابی موسیقی، خوانندگان آثار متعلق به خود را اجرا می کنند. این برنامه با مدیریت و اجرای آرش نصیری هرماه دوبار، یکی برای موسیقی پاپ و یک بار هم برای ساز و آواز و تصنیف موسیقی اصیل ایرانی برگزار می شود.

برنامه بعدی هزارصدا در روز دهم تیرماه و این بار در ژانر موسیقی اصیل ایرانی برگزار می شود. در برنامه قبلی هزارصدا که بعد از افطار پنج شنبه هفته گذشته بیستم تیرماه برگزار شده بود، محمدعلی بهمنی، مجید درخشانی و عبدالحسین مختاباد به عنوان داور حضور داشتند.

در ادامه هم عکسهای «موسیقی ایرانیان» (عکاس: طاها طالب) از این مراسم را مشاهده نمایید. (برای بزرگنمایی تصاویر، بروی هر یک از عکسها کلیک کنید)

موسیقی ایرانیان...
ما را در سایت موسیقی ایرانیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی musiceiranian بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 30 خرداد 1395 ساعت: 13:45